سلام.من دنبال رمانی میگردم که موضوعش این بود:یه دختری با خواهرش زندگی میکردن فکر کنم پدرو مادرشون فوت کرده بودـدختره واسه این خرج زندگیشونو دربیاره خدمتکار یا پرستار یه پیرزنه میشه.یه نوه ی مغرورم داشته که دختره بعدا عاشقش میشه..یه تیکه از رمان یادمه تو خونه ی پیرزنه جشن بوده دختره پیانو میزنه .پسره میگه تو که فقیری چطوری تونستی به خوبی پیانو بزنی؟.
خواهر دختره هم به یه مهمونی میره فکر کنم مواد مصرف میکنه میره تو کما بعدشم میمیره.اخرشم دختره با پسره ازدراج میکنه و صاحب دوتا دختر میشن دختره هم اسم خواهرشو رو یکی از دختراش میزاره.