سلام از يكشنبه شب با همسرم دعوا داريم ١شب از خونه رفته ٢شب با قهر سپرى كرديم و امشبم بابام ميومد كه باهامون صحبت كنه اين آقا تن و بدنمو لرزوند كه بگو نياد بگو نياد بياد ميندازمش بيرون منم زنگ زدم رسيده بود بابام ٧٠سالشه بدبخت من ته تغاريشم مرد ٧٠ساله رو سنگ رو يخ كرد و اونم پاشد رفت حتى يه تعارفم نكرد كه ببرمت چون بابام ماشين نميرونه پياده بود،منم دلم به حال خودم سوخت خلاصه جر و بحث گفت من طلاقت نميدم اما اگه ميخواى راه باز و جاده دراز منم پاشدم برم گفت هر جا ميرى صبح برو پاشد از دستم كشوند آورد بلاخره نصف شب دعوا بالا گرفت برا اولين بار كنكم زد الانم بيداريم و برگشتى به خودمو همه كسم فحش داده دارم ميتركم
كسى كه تو دعوا چاقو ورميداره رو دستش خط ميزنه سر چرت ترين مسئله ٢٤ساعت خونه رو ول ميكنه زنشو كتك ميز ...
ببین گلم هنوز جوانی خیلی ...خودت رو حروم ادم بیمار نکن تا بخواد درمان شه خودت هم بیمار میشی اولین شرط یک زندگی اروم داشتن سلامت روحه وگرنه هیچ چیزی نمیتونه جای این سلامتی رو پر کنه الان یک نفر ه که اذیتت میکنه با اومدن بچه ۲ نفر اذیتت میکنن چون اون بچه هم در سایه پدر بیمار و رفتارهاش او هم بیمار میشه به مرور زمان .