2777
2789
عنوان

بخاطر کربلا ولم کرد....

| مشاهده متن کامل بحث + 18170 بازدید | 444 پست

چون براش انتخاب گذاشتی و گفتی یا من و یا کربلا از دستت ناراحته و به خاطر همین هم بهت تا  الان زنگ نزده .... نمی دونم تو چه سطح اعتقادی هستی ولی زنگ بزن بهش بگو رفتی به امام حسین سلام منو برسون یادت هم نره برام سوغاتی بیاری.

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

به نظرم من فقط دركت كنم ، منم مثل شما فوبيا از دست دادن عزيزانم دارم يادمه همسرم شهر ديگه درس ميخوان ...

ای جااااااانم بمب  

خدا عزیزانت برات حفظ کنه انشالله

در جهانم همه چیز نیکوست  
دقیقا درست بود کامنت تون، ولی من چی؟ من هر بار که ببینمش یادم نمیفته اشک ها و التماس های منو نادیده ...

عزیز من این انتخاب حق اون بوده 

مثل شما که ممکنه هزار تا خواسته به حق داشته باشی 

چرا فکر میکنی اجازه داری محدودش کنی؟ 

یه هفته نباید برای خودش تفریح کنه؟

الان تو بخوای هر جا بری اونم باید اینجوری مقاومت کنه؟ حرف من اینه که این اشک و التماس نبااااید اصلا به وجود میومد چون هنوز زندگی تون زیر یه سقف نرفته

 مثل من که توی عقد میخواستم برم و همسرم نذاشت اگر عروسی کرده بودیم میگفتم اون حق داره ولی موقع هقد نه حق نداشت منو توی معذوریت احساسی بذاره دقت کن معذوریت احساسی یعنی حرف از دلتنگی میزد نه زور

این مقاومتت مثل این میمونه که تو آرزو داشته باشی پاراگلایدر سوار شی و اون با التماس بهت بگه نه نرو خواهش میکنم اگه منو دوست داری نرو خطرناکه

خوب منطقیه به نظرت؟ نیست خواهر من نیست 

داری زور میگی دیگه اصلا این سردشدنه مفهومی نداره داری توی تصمیمش که یه اتفاق شخصیه دخالت میکنی ببین اگر شوهرت بود و با هم زیر به سقف بودین و عواملی مثل تنها خونه موندن یا عدم رسیدگی به امورات منزل و… وجود داشت بهت حق میدادم که مخالف باشی ولی الان که حتی عقد هم نیستین نه

فقط داری  محدودش میکنی اون از حق تو نزده که بره عزیز من

اگر هم میخواستی نره باید از در دلتنگی از سر محبت وارد میشدی نه اجبار و گریه و التماس که مجبور بشه نره باید با هم حرف میزدین و سعی میکردین هر طور هست با ادبیات مثبت با حس خوب با ابراز محبت همدیگه رو قانع میکردین و به تفاهم میرسیدین من به رفتار نامزدت هم اعتراض دارم اینکه باید منطقی باهات حرف میزد و سعی میکرد راضیت کنه حق تو بود ولی حدس میزنم اصلا از خودت انعطافی نشون ندادی که بتونه راضیت کنه 

من به شخصه اگر گرسنه باشم و از شدت گرسنگی ضعف بزنم و کسی این وسط به من بگه تو باااااید این غذا رو بخوری به اون غذا لب نمیزنم چرا ؟ چون اجبار رو نمیپذیرم

 اون حق انتخاب داره فکر داره عقل داره شعور داره تو به زووووور میخوای بهش بگی همه عواملی که موجب شده این تصمیم رو بگیری رو بذار کنار و چون گفتی منو دوست داری پس باید غلام حلقه به گوش من باشی و هر چی گفتم قبول کنی و نری😯

به نظر من لازمه حتما با یه مشاور قبل از ازدواج صحبت کنی زاویه دیدت و نوع نگاهت اصلا مناسب تشکیل یه زندگی مشترک نیست

من اصلا یادم نمیاد یک بار فقط یکبار به شوهرم گفته باشم این کار رو نکن

 اونم همینطور 

ما آدما قوه تحلیل داریم باید نظرمون و احساسمون رو منطقی بگیم و اجازه بدیم که خودش تصمیم بگیره

هر کسی یک نابغه است ، اما اگر یک ماهی 🐟 را از روی توانایی اش در بالا رفتن از یک درخت 🌲 قضاوت کنیم آن ماهی تمام عمرش را با این باور زندگی خواهد کرد که یک احمق است

منم جای نامزدت بودم ۱۰۰ درصد کربلا میرفتم  و انتخابم  کربلا بود

تو نمیدونی اونجا کجاست عشقههههههههه

بری دیگه چشت دنیا رو نمیگیره

تو جوونی نره پس کی بره؟؟؟

بذار بره 

اسیرت که نیست،تایلند و ترکیه که نمی‌خواد بره دلت شور بزنه

من پارسال با بچه رفتم امنیت کامل بیشتر از ایران اگه امنیت نداشت که پسرمو نمی‌بردم سامرا هم‌حتی رفتم که نظامی بود و تیر و ترقه بود بچه نشو راهیش کن بره 

مادر سه دسته گل  خدایا شکرت   

من میگم حالا ک در هر صورت ایشون خواهند رفت!

شما زنگ بزنید بهشون بگین یهو ب دلم افتاد ک بری.دروغم نگفتین دیگه اینقد همه اینجا گفتن بزار بره... نه؟اینجوری مثلا شماهم دوس دارین ک بره.قهرم نمیکنین

ای جااااااانم بمب     خدا عزیزانت برات حفظ کنه انشالله

باور كن يك داستان هايي تو ذهنم ميسازم كه مامانم ميگه تو ديوانه اي 

پيش مشاور هم رفتم گفت وسواس فكر داري ، اگر بهش دامن بزني بايد قرص بخوري 

من سعي ميكنم فكرم منحرف كنم ، اما از اطرافيان هم انتظار همكاري دارم 

براي همين گفتم استارتر درك ميكنم از نظر همه اين سفر يعني عشق 

اما اگر ٥ سال پيش بود و نامزدم ميخواست بره براي من يعني يك هفته كه ٢٤ ساعتش استرس از دست دادن عزيز تو داري 

هیچ وقت نباید مستقیم مردا رو از کاری منع کرد که نتیجه عکس میده.بهش گفتی نرو لج کرده اگه یجور دیگه میگفتی بهتر بود

شروع رژیم  .....وزن شروع رژیم ۷۲ وزن هدف ۵۸ .....وزن کنونی ۶۵.

باهاش که اصلا آشتی نمیکنم تا خودش پا پیش نذاره 

پا پیش بزاره آشتی میکنی؟ اگر آره پس جنجال به پا کردنت چی بود؟ همین کارارو میکنین مردا حرفتونو نمیخونن دیگه

دوستان من نظرمو برای استارتر تاپیک مینویسم.اینو مد نظر داشته باشین

آسو جان ، اون کسی اینجا دل می شکنه کاربری هست که تاپیک زده و گفته به خاطر کربلا ولم کرد .... نه اون آقایی که می خواد بره زیارت امام حسین . این خانم به اینکه حرف خودش رو به کرسی بشونه و برای اینکه دوست داشتن نامزدش به خودش ثابت بشه گفته کربلا نرو و امنیت رو بهانه کرده .. خودمون خانم هستیم بنابراین جنس خودمون رو خوب می شناسیم. امام حسین منتظر اجازه از همسر نمی شینه خودش این آقا رو طلبیده و اسمش در اومده که بره برای زیارت . حالا این وسط این خانم باید سیاست به خرج بده که خودش رو با کربلا و امام حسین تو یه ترازو برای انتخاب نامزدش نزاره . اگه اینطور بود و منتظر اجازه و اما و اگر دیگران بود که خود امام حسین هم نباید می رفت به صحرای کربلا .

پا پیش بزاره آشتی میکنی؟ اگر آره پس جنجال به پا کردنت چی بود؟ همین کارارو میکنین مردا حرفتونو نمیخون ...

نه آشتی نمیکنم چون حس میکنم کلا دیگه منو نمیخواد وگرنه این رفتار توجیحی نداره

خواهرامم گاهی با اکانت من تاپیک میزنن 🤗
آسو جان ، اون کسی اینجا دل می شکنه کاربری هست که تاپیک زده و گفته به خاطر کربلا ولم کرد .... نه اون ...

باور کن من فقط نگران امنیتم، وگرنه این آقا هر سال مسافرت خارجی میره از چین و تایلند بگیر تا ترکیه 

خواهرامم گاهی با اکانت من تاپیک میزنن 🤗
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792