سلام، ماه هفت بارداریمم، صبح کار داشتم بیرون، پسرم رو گذاشتم پیش مادر شوهر و پدر شوهرم، رفتم بیرون، وقتی برگشتم دیدم کل اشپزخونه رو ریختن بیرون دارن تمیز میکنن، به منم گفتن برو تو اتاق استراحت کن، مثلا از شهرستان اومدن خونمون مهمونی، خودمم دارم خجالت میکشم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
وقتی پدرشوهر و مادرشوهر من میان فقط منتظرن من تو دیدشون نباشم که برن سر یخچال و کابینت هام ببینن چی دارم😐
وای که چقدر بدم میاد ازشون
پادشاهی در خواب دید تمام دندانهایش افتادند!دنبال تعبیر کنندگان خواب فرستاد...اولی گفت: تعبیرش این است که مرگ تمام خویشاوندانت را به چشم خواهی دیدپادشاه ناراحت شد و دستور داد او را بکشند...دومی گفت: تعبیرش این است که عمر پادشاه از تمام خویشاوندانش طولانی تر خواهد بود...پادشاه خوشحال شد و به او جایزه داد!هر دو یک مطلب یکسان را بیان کردند اما با دو جمله بندی متفاوت...نوع بیان یک مطلب، میتواند نظر طرف مقابل را تغییر دهد...
خدا خیرشون بده.ببخشیدا ولی چه خوب میشه ک اینکارای خوبشونو ی گوشه ی ذهنمون نگه داریم ک اگه ی وقت مشکلی بینمون پیش اومد یا ناخواسته حرفی زدن ،کاری کردن،با یادآوری کارهای خوب اونا،زیاد اختلافاتو جدی نگیریم.قابل توجه همه ی عروسا از جمله خودم
خدا جونم! به خاطر همه ی نعمتهایی که به ما دادی،هزاران مرتبه شکررر
وای قدرش بدون .مادر شوهر من ده سال پیش که باهشون زندگی میکردم خ استیم بریم خونه جدا .امد یخچالم رو باهام تمیز کرد هنوز تا هنوزه میشینه پیش این ا ن میگه زن کثیفیه پخچالش تمیز نیست 😔😔😔