من دارم شبو روز خدارو التماس ميكنم و ذكر ميگم و نذر ميكنم واس درست شدن زندگيم!!
يه چندباري شوهرم ابراز پشيموني كرده بود و كلي اميد و وعده هاي شيرين بهم داده بود، ولي امروز صبح كه از داگاه واسش احضاريه رفته ، (دليلشم: شكايت به خاطر ضرب و جرح، فحاشي هاش، افتراء هايي كه بهم زده، تهمت رابطه ي نامشروع با پسرخالم درحاليكه من يه مدت رابطه داشتم با پسرخالم از طريق تلگرام، ولي ٥ماه قبل عقدم، ولي ٧ماه بعد اينكه ازدواج كردم گندش درومدو همه چي تو حافظه پنهان گوشيم مونده بود و من اصلا اونجور جايي رو تو گوشي نميشناختم...!
گوشيمو دزديد و برد باخودش و كلي آبروريزي درست كرد واسم، ولي الان نزديك ٢ساله كه از اون موضوع ميگذره هنوزم كه هنوزه مدام تهديدم ميكنه و سركوفت ميزنه! منم به خاطر همينا شكايت كردمو الان برداشته كلي پيام تهديدانه و خشن واسم فرستاده كه منم ازت شكايت ميكنم، منم ال ميكنم، بل ميكنم! خودت نخواستي آبروت حفظ شه و برو ثابت كن كه اون رابطه و عكس ها مال الانت نيست.