منو همسرم چون فامیل بودیم....دوستم نبودیم...خیلی خجالتی بودیم.....بعد اینکه حاج اقاهه خطبه رو خوند و منم بله رو گفتم همسرم یه دستمال قرمز از جیب کتش دراورد بیرون و صورتش که پر عرق شده بود از استرس رو پاک کرد ....بعد اینکه خودشم بله رو گفت....یهو به بابام گفت حاجی با اجازت دخترت رو ازت گرفتم راضی باش....یه زنجیر پلاک عقیق از جیبش دراورد و انداخت گردنم....گفت عزیزم شب میای خونه ما........
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
ما بعد از عقد سريع لباسامونو عوض كرديم و دو نفري رفتيم فرودگاه همسرم مرخصي نداشت و بايد سريع بر ميگشت، فقط دو ساعت مسير تا فرودگاه امام با هم بوديم
ایران به خاک خسته تو سوگند،به بغض خفته دماوند😞که شوق زنده ماندن من به شادی تو خورده پیوند😞ایران اگر دل ترا شکستند،تو را به بند کینه بستند😞چه عاشقان بی نشانی که پای درد تو نشستند😞 😞😞😞😞😞😞ایران به شوق زندگی، در مرگ روئین تن شده😞مرد و زنش تلفیقی از ابریشم و آهن شده😞ایران پر است از عاشقان، این گنج های بیشمار😞مرزیست پر گوهر ولی، با رنج های بیشمار😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢حس ششم!!!!😷😷😷😷😷😷😷😷غیرت!!!!😷😷😷😷😷😷😷😷جن!!!!😷😷😷😷😷😷😷مرد خاله زنک!!!!😷😷😷😷😷😷😷😷😷😷دختر بچه شوهر کرده!!!!!😷😷😷😷😷😷😷مرد بچه باز!!!!😷😷😷😷😷😷😷😷رل 😷😷😷😷😷😷😷😷کراش😷😷😷😷😷😷😷کرونا!!!!!😷😷😷😷😷
من حالم از شب عقدم بهم میخوره با شوهرمم دوس بودیم موقع عقد شرایط عقد خوند گفت یکی از شرایط این بود بعد پنج سال زندگی درصورت طلاق اموال نصف میشه شوهرم جلو همه گفت نه امضا نمیکنم چرا باید نصف بشه