2777
2789
عنوان

مردای بچه ننه خوب می شن ؟

| مشاهده متن کامل بحث + 997 بازدید | 185 پست
اگه منظورت از دوران خواستگاری نامزدی ه که خب باید خیلی دقت کنی بعضی وقتا ممکنه شرایطش پیش بیاد تو شر ...


من دوست ندارم اونا مخشو بزنن و قدیمی رفتار کنه اونا سبک فکریشون خیلی سنتی و خودخواهانس من خوشم نمی یاد اونا خیلی سلطه طلب هستن 

عزیزم فقط یه توصیه برات دارم.اینکه به هیچ عنوان ازخونوادش بد نگو سعی کن گله ای هم داری درکمال آرامش بگی...و اینکه سعی کن کاملن بی تفاوت رفتار کنی و خانومانه و محترمانه باهاشون رفتار کنی.نیازی هم نیست تو هم واسه خوشامد شوهرت بهشون بچسبی.همینکه محترمانه رفتار کنی کافیه.

شاید در جهانی دیگر….

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

یعنی خوشم میاد تا دو نصف شب با همسرم باشم یا شب بیاد خونه ما بخوابه یا دو روز باهم باشیم (چون عقدیم) ...

خوش به حالت .من یه بار دوران عقد رفتیم بیرون ۱۱ نشده بود مادرشوهرزنگید عربده میزد کجایی 

دعام کنیدمامان شم 😚😚😚
عزیزم فقط یه توصیه برات دارم.اینکه به هیچ عنوان ازخونوادش بد نگو سعی کن گله ای هم داری درکمال آرامش ...


من با اونا مشکلی ظاهری  ندارم چون خیلی سیاستمدارن فقط تنها مشکلشون اینه که گیر می دن و وسواسین یعنی خال بیفته رو دست بچه بازجویی میک نن همش می گن مادر خوبی نیستی زن خوبی نیستی همش دنبال ایراد هستن بعد هزار تا چیز تو گوش شوهرم می گن فکرشو منحرف میکنن من هیچ وقت بدی نمی گفتم می ریختم تو خودم ولی شوهرم دائم با خانوادم سر کوجکترین مشکلی دعوا داشت من فهمیدم خیلی اشتباه کردم 

اخه بعضی اوقات به حدی میرسونن که فقط با نفرین و واگذاری به خدا می تونم کارهاشونو تحمل کنم و از کوره ...


من دائم نفرین می کردم دائم می گفتم بمیرن باورت نمی شه ولی یه اتفاق بدی برام افتاد یعنی آبروم تو کل فامیل رفت همه دعواهامونو فهمیدن برای من یه شکست بزرگ شد 

من دوست ندارم اونا مخشو بزنن و قدیمی رفتار کنه اونا سبک فکریشون خیلی سنتی و خودخواهانس من خوشم نمی ی ...

اینا رو تا حدی قبل ازدواج میشه فهمید شما چطور نفهمیدی؟

من یه خواستگار داشتم خیلی از من خوشش میومد، خودش منو دیده بود بعد به مادرش اینا گفته بود بیان خواستگاری

جوری به من نگاه میکرد محو میشد تو صورتم ! خیلی عجله و اصرار داشت زودتر بیان خونمون

خلاصه اومدن و من یک لباس نسبتا پوشیده پوشیدم وقتی داشتم میرفتم تو اشپزخونه بابام گفت مامانش از کیفش عینک دراورد و منو ورانداز کرد انگار نه انگار من رفتم، مامان بابام که اونجان میبینن حرکت زشتتو!

گذشت و ازش خیلی عجیب خبری نشد، بعد یه روز گفت مامانم گفته اون یکی عروسمون که هیکلش اصلا به خوبی این خانم نیست روز خواستگاریش دامن خیلی خیلی کوتاه پوشیده بود این چرا انقد پوشیده لباس پوشیده بود (یعنی مادرش خوشش نیومده بود و اون آقایی که محو من بود کلا دلسرد شده بود) یه شب گفت اگه اشکال نداره سه تایی با مامانم بریم شام بیرون

منم قبول کردم

حسابی هم خوش تیپ شده بودم

از قضا مادر گرامیشون خیلی از من خوشش اومد و همون شب پسرش بهم تکست داد و کلی گرم گرفت

یادم نیست باز چه مسئله ای پیش اومد گفت مامانم این جور گفته گفتم تو چشت به دهن مامانته؟ بگه خوبه میگی خوبه بگه بده قبول میکنی که بده؟؟؟ بیخیال من با شما ازدواج نمیکنم 

اون موقع من 22-23 سالم بود 

بیشتر وقتا معلوم میشه ادما چطورین تقریبا

بزرگترین شکوه ما در هرگز نیفتادن نیست، بلکه در برخاستن پس از هر بار سقوط است.
چطوری نجات پیدا کردی ؟ من به فکر یه معجزه ام جدا بشیم از اینا ! 

خدا کمک کرد شوهرم رفت خارج و منم بهش میپیوندم 👫

پروردگارم، به کدوم نامت بخونمت؟ به کدوم عزیزت قسمت بدم؟ از کدوم بنده ات بخوام دعا کنه؟ معجزه کن سرطان هیچوقت از هیچ راهی به تن خواهرم برنگرده🌷 
اینا رو تا حدی قبل ازدواج میشه فهمید شما چطور نفهمیدی؟ من یه خواستگار داشتم خیلی از من خوشش میومد، ...


آفرین من دقت نکردم چون شرایطش خوب بود بی خیال شدم هی همه چیزو بی بی خیالی طی می کردم و نمی فهمیدم چه اشتباهی دارم می کنم

اینا رو تا حدی قبل ازدواج میشه فهمید شما چطور نفهمیدی؟ من یه خواستگار داشتم خیلی از من خوشش میومد، ...

افرین با سن کمت

دقیقا همینطوره

پروردگارم، به کدوم نامت بخونمت؟ به کدوم عزیزت قسمت بدم؟ از کدوم بنده ات بخوام دعا کنه؟ معجزه کن سرطان هیچوقت از هیچ راهی به تن خواهرم برنگرده🌷 
من با اونا مشکلی ظاهری  ندارم چون خیلی سیاستمدارن فقط تنها مشکلشون اینه که گیر می دن و وسواسین ...


به نظرم محترمانه جوابشونو بده.جوابی که نتونن بعدش چیزی بگن.مثلن ایراد گرفتن ازت بگو من اینم.شما میتونی نباشی.یا بگو این بچه منه شما لطفن مراقبت و تربیتت رو صرف بچه های خودت بکن.همین خیلی کوتاه.هرجا هم دیدی داره بحث میشه بگو به خاطر شوهرم جوابتون رو نمیدم.شما فکرکن حق با شماست.ازین عبارتهای کوتاه.عزیزم زومت رو از روشون بردار و به خودت و بچت فقط فکرکن.باید این رو یاد بگیری که بی توجه بشی بهشون.

شاید در جهانی دیگر….

من با اونا مشکلی ظاهری  ندارم چون خیلی سیاستمدارن فقط تنها مشکلشون اینه که گیر می دن و وسواسین ...

بزرگترین گرفتاری ما وابستگی و مهر طلبی ه 

اگه خانواده های محترم انقد دخالت نکنند

اگه انقد به بچه هاشون وابسته نباشن

اگه بچه ها انقد براشون مهم نباشه بگن به به چه بچه خوبی، بعبارتی انقد مهرطلب نباشن


این همه داستان و دلخوری پیش نمیاد

بجای اینکه خانواده ها کمک حال بچه هاشون باشن بیشتر سنگ میندازن!

بزرگترین شکوه ما در هرگز نیفتادن نیست، بلکه در برخاستن پس از هر بار سقوط است.
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792