با شوهرم دعوام شد سر پدرش خیلی ازیتم میکنم قرار بود روز عید فطر برن امام زاده من گفتم نمیام اما پدرم اصرار کرد گفت برو منم رفتم ولی تو راه گفتم حالم از پدرس بهم میخوره میدونی چقد بهم حرص داد خدا من چه گناهی کردم انشالله سرطان بگیرم بمیرم دوباره برگشت با ماشین منو ببره خونمون بهش گگفتم کجا میری گفت میبرم خونتون اعصابمو بهم ریختی منم انقد فش دادم یه خودم که بر نگرد دلم نمیواست بابام بفهمه دعوا کردم اه الان دو روزه حرف نمیزنیم حالم از بهم میخوره باباش اونهمه منو ازیت کرد به من حق نمیده منم گفته بودم دیگه هیج جا نمیام با خانوادت ولی رفتم الان دلم میخواد بگیرم خفش کنم
هعیییییادش خواهر
منم مشکل تورو دارم والا باباش فحشی نمونده که نده بهم از بس بیفرهنگع ازش متنفرم
عزیزم خوب چرا گفتی حالم بهم میخوره از بابات، هر کسی این حرف را بزنه،شوهرش ناراحت میشه، هر چقدر هم ناراحتت کرده نباید این حرفو میزدی
خودت خواستی بری
رو خودت کار کن
سلام
باباش مگه چكارت كرده؟؟
اروم باش
خب نباید تو راه میگفتی حالش از پدرت بهم میخوره....الان خوبه اونم همین حرفو به زبون بیاره.........به نظرم همسر خوبی داری که فقط برت گردونده خونه
ارم هر حرفی رو نمیزنه انقدر واضح.سیاست خوبه
اذيت*
خوب عزیزم چه انتظاری داری اون اگه بدترین ادم روی زمینم باشه پدرشه صددرصد سمت اونو میگیره مخصوصا اینکه شما با حرص هم میخوای حرف خودتو بزنی و اونو بد کنی بلدی با سیاست ریشه شو بزن نه با سرو صدا چون فقط خودتو از پا درمیاری اخرشم همیشه خودت مقصری
باباش چیکار کرده؟
تو که رفتی دیگه چرا این همه بدوبیراه گفتی؟!
مشکل از شماست
خشم وزبونتونو نمیتونیدکنترل کنید
مشکلت با پدر شوهرت چیه؟
خب تو که رفتی آشتی کردی چرا باز شروع کزدی ک باز دعوا بشه
چقدر سخت ميگيرين پدر شوهر من خيلي يداخلاق و غر غروه تو فاميل هيچ كس باهلش رفت و امد تميكنخ هرچي هم دلش ميخواد ميگه من اصلا ب دل نميگيرم ميگم بيخيال بابا پيره سخته خيلي گاهي يكم گريه ميكنم از دستش ولي سعييي ميكنم سريع فراموش كنم چ ميشه كرد جز تحمل
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
