😱
منم یه شب تب داشتم مامانم بردنم اورژانس، سرم زد برگشتیم رفتم تو اتاقم خوابیدم مامانم هم رفتن پشت بوم! تابستون بود واسه عفونت کلیه تب کرده بودم...
اون خونه قبلیمون زیر زمین داشت، حالت سوئیت اما قدیمی... یه حموم بزرگ داشت توش وان فلزی زنگ زده! صاحبخونه قبلی میگفت چاهش پر شده به فاضلاب وصل نمیشده بستیم درشو!
ما هم انباری کرده بودیمش
نصف شب دیدم سر و صدا میاد از کف اتاق! کاملا هم هوشیار بودم نمیشه گفت اثر دارو بوده...
انگار چندنفر حرف میزدن! توجه نکردم خوابیدم...
یهو یه دست رو پیشونیم حس کردم، یخ بود! گفتم مامانمه حتما اومده تبمو چک کنه
دستشو گرفتم بوسیدم، محکممم دستمو فشار داد که درد گرفت یهو چشامو باز کردم دیدم دسته قطع شد!
جیغ زدم چشامو بستم که ناپدید شد! سریع پتومو برداشتم رفتم بالا خوابیدم! همش پشت سرمو نگاه میکردم...
حالا همه میگن حالت خوب نبوده توهم زدی!
ولی کاملا هوشیار بودم