تاحالاشده در اوج ناامیدی باشی ولی خدا همون موقع دری رو به روتون باز کرده باشه من احساس میکنم دیگه سنم طوری شده که دیگه خواستگار نیست الانم هرکسی خواستگاری میکنه اصلا موقعیتش خوب نیست بااینکه خودم هم قیافم خوبه هم لیسانس دارم نمیدونم چرا خواستگار یا نمیاد یا اگرم بیاد خوب نیست
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
تو روضه ها ميري؟دوره هاي مامانت با دوستاش ميري؟با دوستاي بابات رفت و امد دارين؟ ما يه فاميل داشتيم ...
واقعا به این حرفا نیست. خیلیا با کسی ازدواج کردن که اصلا فکرش رو نمیکردن. توی یه سفر. حتی من دوستی داشتم همش میرفت باشگاه که براش خواستگار بیاد می اومد ولی نمیشد. بعد یه جا کاریابی ثبت نام کرده بود بعد چهارسال بهش زنگ میزنن که بره سرکار توی شرکت. اونجا پدرشوهر یه روز میاد شرکت و دوست منو میبینه و میپسنده. جالبه وقتی عقد کرد، شرکت تعدیل نیرو میکنه و میاد بیرون. یعنی قسمتش این بود فقط بره اونجا ازدواج کنه. خدا خودش اگه بخواد راهشو جور میکنه