
رفتن من، فقط یه خداحافظی نیست... یه مراسم تدفینه، بیسروصدا، بیگریه، فقط با یه قلب که از نفس افتاده.
این بار نمیرم تا برگردم؛ این بار میرم تا نباشم، تا شاید دنیا بدون من آرومتر نفس بکشه.
دلم شکسته، اما نه مثل شیشهای که صدا میده
نه، مثل سکوتی که زیر پوست میسوزه.
میرم چون موندن دیگه معنی نداره.
چون هر نفسی تو اینجا برام سنگینه، هر خاطرهای یه خنجره توی سینهم.
میرم...
ولی این رفتن، شبیه مُردنه فقط فرقش اینه که کسی نمیفهمه... 🖤