سلام بچه ها
حالم خیلی بده از اون وقتاست که دلم گرفته و فقط میخوام زار بزنم ،شابد از این حرفی که بزنم خوشتون نباد یا درک نکنید
کابوس هر شبم اینه که کنکور قبول نشم واز دوستام بیشتر ازاین عقب بمونم من امسال یعنی ۴۰۴ فارغ شدم یکی از دوستام چون حافظ بود بدون کنکور فرهنگیان رفت یکی دیگه هم از طریق کنکور فرهنگیان قبول شد که مادرش پارتی داشت حالا اینکه از پارتی مادرش استفاده کرد نمیدونم ولی نه حجاب درستب داشت نه اعتقاداتش به معلم میخورد قبلا معلما حرمت داشتن الان میدیدم اینستاش پر عکس بی حجاب و مونده بودم موقع گزینش بهش گیر ندادن؟ خلاصه یه دوست دیگمم فرهنگیان قبول شد مادر همه دوستام همکار مامانم هستن و فرهنگین هم مامان خودم هم مامان دوستام ، هرشب کابوس میبینم از درسام افتادم یا رفتم سرجلسه کنکور دیر رسیدم خیلی میترسم قبول نشم رشته مورد علاقم مامایی و بعد از اون دبیری اما مامایی خیلی بیشتر ، مامانم ازم ناراحت اینو از توی چشماش میتونم بخونم ، مشکلی که هست اینه داداش من یه جیز خوب قبول شد و چون هدفش نبود نرفت یعنی فیزیو قبول شد به اون سختی با رتبه ۲۰۰۰چون علاقش دندون بود گفت نزدیک به رتبه مورد نظزم اما موند سال های سال موند پشت کنوور قضیه تاثیر معدل اومد دخترخالمم که همسنش بود فوت کرد هردو میخواستن دندون پزشکی قبول بشن و سال به سال همجی باخت الان من بجه دومم و بیشتر عداب میکشم بیشتر میترسم چون میبینم کمر پدر مادرم خم شده نمیخوام نفر دومی باشم که قبولیش نمیتونن ببینن ، یه بار مامانم گفت من حق ندارم بیینم یکیتون دانشگاا قبول شد؟ جگرم سوخت و کل روز قایمکی گریه کردم
اتیش میگیرم از اینکه نتونستم قبول بشم چون یه سندرم دارم که بخاطر استرس درسا گرفتم از بجگی و کسی تشهیص نداد و تا الان هرروز علنئمش بد میشه در حدی که خوابگاه رفتن برام غیر ممکن پارسال درگیر این مشکلم شدم و میدوسنتم حتی قبولم بشم نمیتونم شهردیگه برم
سرتون درد نیارم این ترسی که هروز که بیدار میشم توذهنم پتاسفانه پایم ضعیف یه دور از مهر شروع کردم به خوندن ولی مشاورم بد بود و ول شد درس خوندنم من موندم و ایسنتا و چنلای یوتیوب دنبال مشاور با قیمتای نجومی وتا الان تونستم بگیرم اصلا میگم میشه؟ دل خانوادم شاد کنم نکنه منم بشم نفر دومی نکنه بشم درد دومی ، دلم برا مامانم میسوزه که غصمو میخوره 🥲نمیدونم کسی هست مثل من باشه؟ حتما هست
الان استوری دوستام که میبینم حس میکنم عقب موندم خیلی زیاد و میترسم که انگشت نما بشم😟اگر ممکنه بیاید حرف بزنیم خواهرانه
خواهری ندارم که درد ودل کنم باهاش چه درمورد بیماریم چه کنکورم ، حرف دلم نمیتونم به مامانم بزنم اون همحوره غصه داره من باید غم خوارش باشم نکه بشم درد روی دلش💔