سلام
من نزدیک ۱۷ سالمه
من یه معلمی داشتم که توی مدرسه مون آمده بود اول ازش خوشم نمی آمد چون بخاطر نمره کم میگفت مادرت بیاد
من گریه میکردم بعدش بهم فرصت جبران رو داد و مادرم نیومد
وقتی نمره ام خوب شد کم کم بخاطر خوبیش ازش خوشم اومد حتی پچه ها میگفتن معلم خوبی بوده و بچه ها هم ازش خوشش اومدن و حتی آخرش به من خوب رفتار کرد مهربون بود صبور بود
بعد که مدرسه میزنه تموم میشه من مدرسه ام عوض میشه میرم یه مدرسه دیگه بعد گاهی اوقات به ديدنش میرفتم
اینش خوب بود
گفته بود به بچه ها که میخواد از اون مدرسه بره که رفت منم واقعا خیلی دوستش داشتم و حتی چند روزه ناراحت بودم که چرا میره هیچ وقت نمیبینمش درسته آدما رفتی هستن ولی واقعا حالم از درون بده که معلمه رفته
همه ی معلما میرن برن
اما این یکی کاشکی میموند
با اینکه رفته
دوباره تو ذهنم افتاده و میگم حداقل دوباره ببینمش
بعد از اینکه از مدرسه ما رفت شانسی رفت
معلم اشنامون شد
هیچکس هم ندارم باهاش صحبت کنم بریزم بیرون