منم هیچوت نشد با مامانم دردودل کنم درکم کنه
کلا منو به چشم ادم کار میبینه که بخواد نمایشش رو به بقیه بده
حتی الان ازدواج کردمم خصوصیتشو داره
من دورکارم کلاس میرم باشگاه هم میرم . ی بار از زبونم در رفت گفتم شوهرم دوست داره من برم بیرون کار کنم خودم نمیخوام.
از اون روز گیر داد میگه برو شاغل شو برو سرکار حضوری اونجا
میگم مامان سخته من نمیرسم اینجا همه کارا تا ساعت ۵ عصره ، میگه نه اصلا خیلی عالی غذای فرداتو شب درست کن صبحشم عین ادم برو سرکار .
یعنی جالبیش اینه همسرم میگه تو اگه شاغل شی کار خونه نصف نصف . مادر من همچنان تاکید داره تو باید بری سر کار ، کار خونه ام بکنی.
ی بار سر تاخیر پریودی باهاش دردودل کردم گفتم دارو بگو بخورم زود پریود شم عقب انداختم . میگفت نه تو ناشکری فلانی الان تایم بچه نباشه کی باشه . گفتم نمیخوام میخوام وقتی برگشتیم پیش خانواده باردار شم .
از اون روز اصرار که نه غلط میکنی فکرت این باشه برگردی بعد بچه بیاری. همونجا بارداری میشی مثل دختر عموت ، میای اینجا فارغ میشی میری . دختر عموت از وقتی اینکارو کرده همه میگن دختر مستقلی شده 😐
بخدا همش دهن بینه