برم ب دعا نویس بگم میفهمه؟!
مثلا ا یخچال آب بر میدارم درو نبستم خودمم دارم آب میخورما
در ثابته وایساده ی جا یهو میگم درو ببند ب ابلفض در بسته میشه برگام ریخته
یا الان اومدم خلاصه سوال بنویسم دیدم اتودم نیس گفتم حتما مونده رو مبل بعد گفتم نه آخه اوردم😂بعد گفتم اذیت نکن بده پتو باز کردم دیدم وسط پتوعه پشمام ریخته
البته از وقتی بچه بودم خیلی صداها میومد از پذیرایی مثلا ده سالم اینا بود اتاق خودم میخابیدم کلا صدا میومد انگار کنار در پیش مبل دارن پچ پچ میکنن حتی یه شب ساعت سه یه صدای جیغی از بیرون میومد که نگو فقط چند شب صدای جیغ اومد منم داداشمو بیدار میکردم اونم میگفت صدای خروسه تا نترسم
حتی شیر آب باز و بسته میشد و روی مبل میپریدن قشنگ صداش میومد این اتفاقا فقط موقع ای میوفتاد که من تو اتاق خودم میخوابیدم برم به دعا نویس بگم میفهمه که تو خونمون چیزی هست یا نه؟
اینم بگم اون یکی قُل من کوچیکه هم یه شب نقاشی میکشیده تنها تو همون اتاق بعد انگاری سه نیم شب میان در گوشش پچ پچ میکنن.