تو تاپیکای قبل گفتم مادرشوهرم اینا قرعه کشی کردن که شب یلدا برن خونه کی اسم ما دراومد دوسه ساله پیش ماهستن. تو گروه خانوادگیشون هم فیلم قرعه کشی گذاشتن همشونم گفتن باشه میایم بدون اینکه ازما نظر بپرسن من وهمسرم هیچی نگفتیم و اوکی ندادیم اصلا کاملا ساکت بودیم الان میدونم مادرشوهرم ازفرداشب میخاد خودش بیاد خونه ما که بقیه بچه هاشم بیان من اصلا امادگیشو ندارم ونمیخام مهمونی بگیرم چجوری وقتی اومد خونمون بپیچونم که بچه هاش یکی یکی پیداشون نشه بیان. یااگه اومدن اصلا تدارک یلدایی ببینم یانه راهنمایی کنین چجوری برخورد کنم
به شوهرت بگو جوابشون کنه بگه زنم سرماخورده ناخوشه نمیتونه امسال مهمونی بده یا بگه زنم خونه مادرش دعوته یا بگه ما دوسال مهمونی دادیم اسم مارو تو قرعه کشی نزارین از اول قرعه بکشین و...
متاهل💍 نَ همتا جون هستم و نَ ۲۲ سالمه😁 این کاربری سابق یکی از دوستانم بوده که به من واگذار شده (از سال ۱۴۰۲)😇 یه بیوگرافی کوشولو از خودم یک عدد دختر مهربون☺ منطقی📚 پرانرژی😍💪 چشم درشت و قهوه ای ابرو کمون ماه پیشونی قد بلند🙃 اینجانب دارای یک عدد همسر میباشد🫦🫀درخواست از جانب هر مذکری ممنوع🤡 رسالت من باشگاه رفتنه😎 سعی من بر اینه که لبخند از رو لبم کنار نره چون معتقدم لبخند من نه تنها به خودم، به اطرافیان هم انگیزه و نشاط میده❤ویکتور هوگو رو خیلی دوست دارم بخاطر جمله های نابش مثلا اونجا که میگه: به عقیده من هیچکس عاقل نیست مگر زنو شوهری که یکدیگرو به حد پرستش دوست بدارند🥺 اما من فراتر از پرستش که مرگ باشه، دوستت دارم...❤️🫠