2777
2789
عنوان

خانواده

27 بازدید | 4 پست

سلام بچه ها من ۱۸ سالمه و با مردی ۳۸ ساله ازدواج کردم بماند که چه قدر مخالفت داشتیم ولی باز هم کار خودمون رو کردیم و ازدواج کردیم . خیلی دوسش دارم اما اصل مطلب اینه که من چند روز پیش حالم بد بود و تو خودم بودم شوهرم اصلا توجه نکرد که چته و اینا و برعکس تا خواستم درد و دل کنم گفت که حوصلتو ندارم حوصله ی حرفاتم ندارم من رفتم کنار و هیچی نگفتم و فرداش به من گفت هلن من ازت خسته شدم از چشمم افتادی همش غر میزنی اما من همیشه درد و دل میکردم و اون میگفت داری غر میزنی رفتم به خواهرش گفتم که خیلی باهاش جوره و پشت گوشی یکم نصیحتش کرد و اومد به من پیام داد که هر چی داری جمع کن و برو خونه مامانت و میام طلاق توافقی میگیریم و نمیتونم باهات زندگی کنم و خیلی گیجم دلم میخواد خودکشی کنم خسته شدم دلمرده شدم

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792