خدای خوبم؛ این شعر بخشی از احساس تازهی من نسبت به تو رو بیان میکنه: " مرا هزار امید است و هر هزار تویی/شروع شادی و پایان انتظار تویی /بهارها که ز عمرم گذشت و بی تو گذشت /چه بود غیر خزان ها اگر بهار تویی/دلم ز هر چه به غیر از تو بود خالی ماند / در این سرا تو بمان ای که ماندگار تویی/شهاب زودگذر لحظه های بوالهوسی است /ستاره ای که بخندد به شام تار تویی /جهانیان همه گر تشنگان خون من اند/ چه باک زان همه دشمن چو دوست دار تویی /دلم صراحی لبریز آرزومندی است/ مرا هزار امید است و هر هزار "تویی"شاعر:سیمین بهبهانی
من مادریام که روزی خونهاش از صدای بچههاش گرم بود، اما حالا بدون حضور دائمیشون زندگی میکنه.از همسر اولم جدا شدم، حالا در کنار همسر جدیدم مسیر تازهای رو شروع کردم…بچههام رو میبینم، از دیدنشون محروم نیستم— اما درد من، فقط ندیدن نیست…درد من اینه که نمیتونم هر روز، هر لحظه، مادری کنم همونجوری که دلم میخواد.مادری، فقط به اسم و دیدار نیست… به لمس لحظهلحظههاست.و من هنوز مامانم، با تمام جانم.
آره تو جاده خلوت بوده داشته میرفته روستایه سر به باباش بزنه افتاده اومده فکر کرده خاکه بندازه کنار تصادف نشه دیده برنجه .....میگه یک آتیش به پا کردم چای گذاشتم قلیون کشیدن تا کسی اومد بدمش یک ساعت و نیم نشسته گنجشکم نیومده بعد تصمیم گرفته برداره اونجا بندازه حروم میشه خواب
ببین فکر کنم مواد غذایی چون خراب میشه استفاده کنی بعد صاحبش پیدا شه پولشو بدی حلاله
نه شوهرم جادش خلوت بوده واستاده یک ساعت و نیم میگه هیچ کس نیومد اصلا میگه همون کنار جاده کنار خودم نگه داشتم ببینه این برنجارو اگر با ماشین رد میشه ولی هیچ کس نبوده
آره تو جاده خلوت بوده داشته میرفته روستایه سر به باباش بزنه افتاده اومده فکر کرده خاکه بندازه کنار ت ...
چه قد جالب
خدای خوبم؛ این شعر بخشی از احساس تازهی من نسبت به تو رو بیان میکنه: " مرا هزار امید است و هر هزار تویی/شروع شادی و پایان انتظار تویی /بهارها که ز عمرم گذشت و بی تو گذشت /چه بود غیر خزان ها اگر بهار تویی/دلم ز هر چه به غیر از تو بود خالی ماند / در این سرا تو بمان ای که ماندگار تویی/شهاب زودگذر لحظه های بوالهوسی است /ستاره ای که بخندد به شام تار تویی /جهانیان همه گر تشنگان خون من اند/ چه باک زان همه دشمن چو دوست دار تویی /دلم صراحی لبریز آرزومندی است/ مرا هزار امید است و هر هزار "تویی"شاعر:سیمین بهبهانی