امروز رفته بودم مغازه
تا به پسر 15 ساله هست بعد موها هم عسلی تیره رنگ کرده بود 😂 😑
بعد ته مغازه وایساده بود نمیدونم ویس میداد یا صبحت میکرد
یه بخشی از صبحت هاش رو شنیدم این بود که اره به عشقم گفتم بیا بریم و..
بهم گفت عزیزم من مشق دارم نمیتونم بیام 😂🤣😑😑
منم بهش گفتم باشه عشقم مزاحمت نمیشم به مشق هات برس بعداً میریم 😂🤣😑
باورم نمیشه من تو سن اینها بودم
فرق دختر و پسر رو نمیدونستم تو چیه 😑😂