از اینکه بر اثر تصادف مهره های کمرم شکست و راه رفتن و نشستن برام سخت شده خستم
از اینکه تو این دانشگاه قبول شدم خستم
[فرهنگیان قبول شدم و نمیتونمم انصراف بدم بخاطر جریمه ]
از اینکه همیشه فقیر بودم خستم
نمیتونم برم سر کار.چون با کلاس هام تداخل داره
شغل انلاین هم حقوق خیلییی کمی داره و کلی درد سر🤯
تو خوابگاه همیشه چیزی ندارم
نه خوراکی که اگ گشنم شد بخورم
نه لباس خوب
نه وسایلی که لازم دارم
نگید حقوق داری کافیه،اخه ۳ ملیون حقوق رو خرج چی کنم؟کی با ۳ ملیون اونم تو شهر غریب تونست تا سر برج صبر کنه.
حتی جوراب هم نداشتم امروز برم سر کلاس🫠
خانوادمم که اصلا وضعیت مالی خوبی ندارن.دارن با یارانه سر میکنن.
خدایا چرا من باید جلو هم اتاقیام انقد کوچیک شم؟سر یه خوراکی🫠یه جوراب💔
این بود زندگی😅😅💔؟