از سر شب بخاطر یه سری چیزا دعوا کردیم و منم کلی گریه کردم و خوابیدیم بعد ۲ بیدار شدم باز کلی گریه کردم الان میخوام فراموش کنم و گشنمه
سه نفری چهار بسته دل و جگر مرغ پختن خوردن یه لقمه هم برام نگه نداشتن همینقدر مادره دیگه مادر من ولی اگه برادرم بود صد درصد نگه میداشت و میگفت صبح میخوره
الان هیچی نمونده فقط دیدم یکم کتلت هست نمیدونم بردارم بپزم بخورم یا نه
اینکه مامانم فردا نگه برا برادرت و مدرسه اش نگه داشته بودم چرا خوردی و از اون حرف های قشنگش بزنه
به نظرتون بردارم؟