ازش دل خوشی ندارم ولی حقیقتش وقتی یادم میوفته که میخواد بمیره ناراحت میشم مخصوصا واسه بچم گه مادربزرگش که انقدر دوشش داره داره میمیره
زیر چشاش پف کرده شوهرم فهمیده اون روز خیلی غصه میخورد که از مریضی قلبی و فلان و میخواد دکتر ببرتش
ولی مک از مادرم پرسیدم چندتا از آشناهامونو مثال زد که چندماه قبل مرگ زیر چشمشون پف کرده بود
به شوهرم نگفتم
اگه واقعا بمیره چی
دکتر ببرید ممکنه مشکل کلیه یا قلب باشه با یه آنژیو رفع میشه
مخصوصا بخاطر نوه اش گمشده داشتن تو بچگی خیلی سخته
همه میمیریم
خدا رحمتش کنه
وا خود پزشکا هم بعد کلی آزمایش و فلان انقد زود نمیفهمن طرف مردنیه
مادرتون با یه پف چشم فهمید
بد به دلتون راه ندید
خب دکتر ببرید
شاید نجات پیدا کنند
همه ميميريم. ان شاءالله به درستي بميره و با عاقبت بخيري.
شما هم اگه ميتوني ببخش.
زنموم دقيه نود مادربزرگم رو بخشيد. اخه داشت جون دادنش رو ميديد. گفت حلالت كردم
عزیزم خوشحالی درونیت مشخصه و دنبال علائم مرگ تو ظاهر مادرشوهرتی. ولی عشقم با پف زیر چشم کسی نمرده. خیالت راحت. این حالا حالا ها هست
باید بگی اگ کاری ازدسش بربیاد انجام نده گردن توعه لااقل حرفا وخواسته هاشوبدونن تقاضایی قرضی حلالیتی چیزی
خودتو جای شوهرت بذار وببین حق داری بفهمی یانه
بدجنس نباش بگو
