روز زن کلی کتک خوردم برای اولین بار

کاملا درست فکر میکنید رفتن خونه پدر ، در جریان گذاشتن خانواده ها زمانی باید اتفاق بیفته که شما صرفا میخوای اطلاع رسانی کنید خدایی نکرده برای طلاق ...این توصیه همه روانشناسی هاست ...خواهشاً توصیه های اینجا رو جدی نگیر

شما دو تا کار انجام بده ...یک حتما حتما حتما همسرت بره روانپزشک و خودتون هم حتما روانشناسی برید نطمئن باش زندگیت درست میشه...ولی اشتباه ترین کار ممکن وقتی میخوای زندگیتو ادامه بدید در جریان قرار دادن هر کسی غیر از خودتون دوتاست ...به هیشکی نگید نه دوست نه فامیل نه خانواده

تازه حاضره از گشنگی بمیره

ولی سرمایه ی زندگیش نره

بعد میگه زندگی خوبی داره

شوهرش هم گفته چی واست کم

گذاشتم اینهمه تناقض😃😃😃

این چه اخلاقی طرف تا تایپیک میزنه میرین دنبال تایپیکای قبلش طلاهاش شاید مال مجردی و عروسیه

همه کسانی که میگن چرا کتک و فلان... اگر یه غریبه تو خیابون بهشون بگه ابرو رو چشمته، با سلیطه گری آبروی خودشون و طرف رو میبرن. بعد انتظار دارن یه زن یا مرد از رفتارهای بچه گانه همسرش ناراحت نشه.

شوهرت ک تحت هیچ شرایطی نباید کتک میزد

ولی شما هم خیلی دیگ رفتی رو مخش

یبار گف کیک نمیگبرم بگو ب درک و تموم

نمیدونی مردا بچه ان

خوششون میاد لج کنن

واقعا نمیتونم قضاوت کنم.. ببین خودم خیلی ادم ارومی هستم حتی بخاطر اینکه بحث نکنم به شوهرم میگم اره حق با تو ست. چون واقعا حوصله حرف زدن ندارم البته با ادم زبون نفهم. یه بار شوهرم سر یه موضوع که با یه نه حل میشد ونیاز نبود به ادامه دادن. شروع کرد به توهین به پدرم و مادرم.. برادرم.. ببین موضوع اصلا نیاز به اینهمه جنجال نداشت. منم یه کم کنترل کردم خودمو.. رفتم چای اوردم که کوفت کنه ساکت بشه.. ولی هی ادامه داد.. دیدم خفه نمیشه.. فلاسک چای رو کوبیدم زمین.. قیامت کردم.. اون دوای ما اونروز تا اخرشب طول کشید. تبلت کوبید تو صورتم دندونم شکست. زنگ زدم پلیس.. پلیس نیومد.. اصلا یه وضعی شد.. من خیلی ارومم..خیلی بی صدام.. ببین چه کرد رو کدوم قسمت هیپوتالاموسم رژه رفت که از صبح تا سه شب ما دوا داشتیم..

تو زندگی خیلی موقعیتهای مشابه این میتونه پیش بیاد حرفهای اطرافیان رو اصلا بهش اهمیت نده تو خلوت خودت باید حساب کتاب میکردی با توجه به اینکه شما قبلش میگی حالت خوب بوده یعنی از شوهرت راصی بودی با هم مشکلی نداشتید بنابراین با ی حرف بیخود زندگیتو تلخ نکن اصلا نباید میذاشتی به این مرحله برسه حالا که رسیده ی چند روز سرسنگین باش زود آشتی نکن ولی جاتو اصلا جدا نکن فقط تا حدی که مطمئن باشی دیگه این رفتار رو تکرار نمیکنه از این به بعد هم ممکنه هزار جور بحث پیش بیاد سعی کن روتون به روی هم باز نشه نزار بحث جدی بشه که برسه به دعوا،تا حس کردی میخواد بحث به دعوا بکشه سریع جوری صحبت کن که بیشتر یه گفتمان باشه تا بحث،مثلا عزیزم ،فدات شمی بیار اول جمله،یا مثلا فکر میکنم اینطوریه ،تا اول زندگی هست میتونی راه و روشتو انتخاب کنی هر جور پیش بری دیگه همونجوری میره قلق شوهرتو به دست بیار که همیشه باهات آروم و بااحترام رفتار کنه

شوهرش هم گفته چه زن خوب و بسازی هستی که دم نزدی از اینکه تو خونه چیزی نداریم

والا تو واقعیت قطعا همسر ناراحت میشه که تو حساب خانمش پول هست ولی حاضر نیست شده یه ذره هزینه کنه که گرسنه نمونن🤦

آره می بینی🤦♀️🤦♀️🤦♀️

فاطمه ی ج ن د ه هم دیدم.بیا نشونت بدم

این سسشعرا چیه تفت میدی

عزیزم من و شما توی زندگی طرف نیستیم ..توی شرایطش نیستیم ما تخصص مون نیست اینقدر راحت برای زندگی بقیه نسخه بپیچیم...ایشون به یه نظر تخصصی نیاز داره برای زندگیش ...اونم روانپزشک برای شوهرش و روانشناسی برای خودشه ... اینقدر چالش تو ذهنش درست نکن ...همون توصیه اولتون که روانپزشک بود قشنگ ترین توصیس...ناامیدش نکن برای زندگیش...شاید بتونه اوضاع رو درست کنه...خراب کردن راحته ولی ساختن سخته ..بزار تلاش کنه بسازه زندگیشو

واقعا حاضرید کلی طلا داشتبه باشید ولی گرسنه باشید و گوشت نخورید.چقدر عجیبید شماها

اون فرق میکنه عزیزم من

امیدوارم دیگه همچین چیزی براتون پیش نیاد

ولی استارتر اصلا حرف خاصی نزده که همسرش همچین کرده

نه والا ما از تیمارستان فرار نکردیم

اسی عزیزم

تو مقصر نیستی

هر کی تو رو مقصر جلوه میده

و میخواد تو احساس گناه کنی

مریضه

واقعا به تو بد شده