بچه ها انقداعصبم خورده که نگم براتون .پارسال دخترم به دنیااومد یکم پول کم داشتیم برا سزارینم .خودم پول داشتم ولی به اسم مامانم دادم به شوهرم چون اگه به اسم خودم بود کلا بیخیال میشد الان وام فرزند آوری دراومده میگم پول مامانمو بدیم میگه مگه مامانت لنگ پوله ؟میگه من ازخواهرم قرض گرفتم باید به اون بدم سراون بحثمون شد بنظرتون چی بهش بگم خیلی حرص خوردم برام خیلی سنگین تموم شد اگه واقعا پول مامانم بود میخاستم چیکار کنم اینکه برا خواهرخودش احساس مسولیت میکنه ولی برامن و خونوادم نه حرصمو دراورده توروخدا راهنماییم کنین
خب بگو مامانم نیاز داره
کلا با تو و مامانت چه احساس راحتی میکنه......
پول خواهرش پوله
پول شماها پول نیست ؟!!!
مگه قرض هاتون چقدره
به مادرت بگو به همسرت بگه میخوایم مثلا مبل عوض کنیم اگه ممکنه قرضی که دادیم بده
ول کنید خوب ولی حق با اونه
بگو من میخوام تو رو خوش قول وخوش حساب نشون بدم وگرنه لنگپول نیست. اگر هم باشه گذشت میکنه اما نمیخوام نگران باشه که دامادش فقیر و نداره
شوهر منم همینه
نزدیک دویست میلیون تاحالا بهش پول دادم و الکی گفتم بابام داده، یه قرون پس نداده
بگو نیازش داره
روش نمیشه بگه اما من خجالت میکشم
بگو خواهرت به برادرش داده ،رابطه برادر خواهری رودربایسیش از رابطه مادر زن دامادی کمتره
من خجالت میکشم از مامانم
بهش بفهمون که عادت نشه براش
منم از این بلاها سر خودم زیاد آوردم
امان از احساس مسئولیت بیش از حد
یعنی دوست دارم خودمو خفه بکنم ،دیگه خودمونندارم وسط مسائلی که وظیفه خودشه
البته برای من که دیگه بعید میدونم با مسالمت درست بشه
بدعادت کردم رفت
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
