من دلم نمیخواست با وجود خیانتی که دیدم جدا شم به خاطر بچه
ولی شوهر سابقم به زور بردم برا طلاق و منو بچه کوچیک رو رها کرد ببینید من زندگیم خوب بود وگرنه ازش بچه دار نمیشدم یهو عاشق شد و از ما فارغ😓پنج ماه بعد از طلاقم با اون دختر ازدواج کردن منم سه سال تنها بچه نگه داشتم دیدم نه انگاری داره بچه رو فراموش میکنه آخه اونم پدرش بود منم دست تنهاسختم بود هیشکی کمک حالم نبود تایمی میرم سرکار میذارم پیش پدرش بعد باز یه تایمی شیفت منو باباش یکی میشه بچه مجبور پیش مادرشوهرم ونامادریش بمونه😭مهد هم باباش موافق نیس بذاریمش میگه من شهریه ندارم بچه هم همش تو مهد مریض میشه و...
الانم شنیدم دارن کارما پس میدن با زنش و خانواده زنش زد و کتک داشتن و دختره هم رفته ....
کارما😔اما چه فایده که زندگی منو بچم نابود شد..
خدا خیلی بزرگه انتقام من رو بعد از سه سال گرفت
اما من نابود شدم بچم آواره 💔❤️🩹
فقط ازتون میخوام برامون دعا کنید همین...
پیشنهاد مهد و اینکه بذار پیش مامانت و...ندین چون اگه راهی بود خودم میرفتم فعلا راهی نیست شرایط همینه...تنهام فقط خدا رو داریم امیدوارم این روزا بگذره خیلی سخته بچه رو هی از خودت جدا کنی جا و مکانش مشخص نباشه همش دست به دست سه سخته😭
شوهر سابقم رویی ازم نمیبینه وگرنه میگفت برگردم مطمئنم