در حدی نشخوار فکری دارم که شبا گریه مکنم که چرا اینجوری شدم بیش از حد فکر مکنم و نمتونم بخوابم خوابم اصلا سنگین نمیشه مثلا اگرم بخوابم که ذهنم نمیخوابه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
اره منم مشکلاتی دارم ولی خب قبلنا مشکلاتم از اینم بدتر بود اما عین خرس میخوابیدم الان معلوم نیس چم ش ...
منم قبلا مشکلاتم بیشتر بود و کمتر فکرم درگیر بود،میدونی ذهن آدم تا یه جایی کشش داره،سختی و ناراحتی از یه حدی فراتر بره دیگه آدم توانش کم میشه چون به مرور روی هم جمع میشه.سعی میکنم روابطم کمتر کنم،آدمای سمی رو حذف کنم تا یکم آرامشم برگرده