دختر جاریم فروردین 5سال تمام میشه و منم باردارم

به عنوان مادری که دقیقا این چالش رو داشتم می گم که اصلا نباید بچه رو گول زد یا بهش دروغ مصلحتی گفت

بچه باور می کنه و بعد وقتی به هر دلیلی ممکنه از حرفهای بزرگترها بشنوه که اینطوری نبوده و خیلی زود اعتمادش رو به اطرافیان از دست میده

بچه ها خیلی حساس تر و باهوش تر از اون چیزی هستند که ما بزرگترها می بینیم

نطر منه

یه جعبه بگیر و یه جعبه هدیه با وسایل کوچولو و فانتزی اماده کن مثلا گیره مو ، جوراب گوگولی، عروسک یه جاسوییچی یه بسته هایللتر عروسکی و اینا

نه نمیگم دروغ بگه من گمان کردم پارچه خود این بنده خدا خریده دست مادر شوهزش بوده نمیدونستم خود مادرشوهرش خریده

برای این موقعیت من عروسک رو ترجیح میدم که بچه مدام می بینه و براش تکرار میشه که اون نی نی که من نگرانش بودم منو دوست داره

چون پسر خودم اسباب بازی گرفت و بین کلی اسباب بازی که خراب کرد اینو با دقت نگه داشت و الان هم داره و هنوز هم مثل بچگی هاش میگه این هدیه فرق می کنه چون دختر عموم قبل از اینکه خودش بیاد برام گرفته و الان هم دختر عموش رو خیلی دوست داره و نسبت بهش خیلی مسئولیت پذیره

برای پسر من و پسر اون یکی جاری هم همین بود و الان مثل دو تا برادر باهم دوست هستند. البته اختلاف سنی پسر ها باهم کمتره و حسادت اون دیگه خیلی خنده دار بود. به همه چی حسادت وحشتناک میکرد و به راحتی با حرف زدن قانع نمی شد و باید خیلی بیشتر مراقب بودیم

من بچه بودم عاشق عروسک جیش کنم بودم🥹

میمردماا براش

نمی دونم دیگه سلیقه بچه ها مهمه

یه نکته جالب بعضی از بچه ها از عروسک هایی که قیافه آدم دارن انگار خوششون نمیاد یا می ترسن!!

از مادر بچه سوال کنید یا ببینید به چی بیشتر علاقه داره