مامانم دیروز فهمید دوست پسر.دارم پیامون خونده بود بعد کتکم زد بعد بابام میگفت الان رفیق بابام گفت پسر ارومیه داماد نمیشه مامانم گفت برا این جور کن بعد بابام گفت ساکت باز دعوا نکنه مامانم گفت تو از کجا میدونی اون هزار تا غلط نمیکنه غیر مستقیم او داد خسته شدم از کاراشون بخدا 😢🖤 همیشه پول نمدادن لباس بخرم بی توجهی تا کتابخونه کوچه نمیزاشتن برم کنکور هم نمیزارن بخونم اذیت میکنن ۱۷ سالمه فقط شرایط سخته مامانم تیکه نگاهش اذیتم میکنه دعا کنید توروخدا
نمدونم چجوری ب پسره پیام بدم حداقل با پسر مورد تایید اونا س حرف بزنم ببینم با کسی هست اصلا خب بابام صد سال سیاه نمیگیره بیا دختر دارم بگیرش اون پسره هم ساکت حداقل امتحان ش کنم ببینم تو رابطه س چند سال افسرده ام اهمیت نمدن بهم موهام چند ماهه شونه نکردم خستم
کسایی درکم کنن میفهن دردم بد دردی
بنظرتون شماره پسره بردارم از گوشیش ناشناس پیام بدم ببینم اصلا با کسی هست یا نه فلان چون خستم از کتکاشون سر یک لیوان حتی از حرفش
ون