2777
2789

حمایتم کرد درس خوندم شاغل شدم

باشگاه رفتم گواهینامه گرفتم و خیلی چیزا که تو خونه پدریم محدود بودم

فقط 26 هفته و 2 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

الْحَمْدُ لله عَلَى کُلِّ نِعْمَةٍ وَ أَسْأَلُ اللهَ مِنْ کُلِّ خَیْرٍ وَ أَعُوذُ باللهِ مِنْ کُلِّ شَرٍّ وَ أَسْتَغْفِرُ اللهَ مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ.  1404/05/27 بعد از این همه سال دومین حاجت بزرگمو گرفتم و فرهنگیان قبول شدم 😍  1402/09/28 بالاخره تکوناتو حس کردم مامانی 😍🥺

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

به نام خدا

در خانه : شستن بالکن

در بیرون : گرفتن دست هنگام رد شدن از خیابان

در خرید: گرفتن مشما هنگام انداختن گوجه

در سفر: فقط گفتن لفظ می خوای بزنم کنار بخر

😂😂😂😂😂😂🤦🏻

خیلی هوامو داره خسیس نیست اهل خیانت نیست پدر خوبی برای بچه هاشه دندونام و ارتودنسی کردم دماغم و عمل ...

گلم اینکه پول داده بخودت برسی حمایت نیس از نظر من چون خرج زنش کرده و وظیفش بوده مثل اینه که اون بگه زنم رفیق باز نیس ولگرد نیس خیانت نمیکنه اینا آپشن نیس چیزیه که نباید باشه ما از چیزی که طرف میتونه نباشه ولی هست حرف میزنیم

حمایتم کرد درس خوندم شاغل شدمباشگاه رفتم گواهینامه گرفتم و خیلی چیزا که تو خونه پدریم محدود بودم

اهان این شد یچیز درست حسابی...بعد بگوچجوری حمایتت کرد درس بخونی شاغل بشی از جزئیاتش بگو ...خودت چی ؟شده بود جا بزنی اون بگه نههه ادامه بده و یه همچین چیزهایی

یه بار رفته بودم خرید شوهرمم بود، فروشنده با لحن تندی با من صحبت کرد شوهرمم پرید بهش گفت حق ندادی با زن من اینجودی حرف بزنی

یه بار هم تازگیا که شمال رفته بودیم، من شالمو گذاشته بودم پیش مادرشوهرم دختر خواهرشم شالش مثل من بود، من بعد برگشت شال اونو سر کردم بعد دختره با حالت دعوایی گفت انقدر بی حواسی و اینا شوهرمم گفت مردن که نیست یه شاله اگه ناراحتی بگو برات بخرم بی شال نمونی😁😂

متاهل💍   نَ همتا جون هستم و نَ ۲۲ سالمه😁   این کاربری سابق یکی از دوستانم بوده که به من واگذار شده (از سال ۱۴۰۲)😇   یه بیوگرافی کوشولو از خودم یک عدد دختر مهربون☺ منطقی📚  پرانرژی😍💪 چشم درشت و قهوه ای ابرو کمون ماه پیشونی قد بلند🙃 اینجانب دارای یک عدد همسر میباشد🫦🫀درخواست از جانب هر مذکری ممنوع🤡 رسالت من باشگاه رفتنه😎  سعی من بر اینه که لبخند از رو لبم کنار نره چون معتقدم لبخند من نه تنها به خودم، به اطرافیان هم انگیزه و نشاط میده❤ویکتور هوگو رو خیلی دوست دارم بخاطر جمله های نابش مثلا اونجا که میگه: به عقیده من هیچکس عاقل نیست مگر زنو شوهری که یکدیگرو به حد پرستش دوست بدارند🥺 اما من فراتر از پرستش که مرگ باشه، دوستت دارم...❤️🫠

گلم اینکه پول داده بخودت برسی حمایت نیس از نظر من چون خرج زنش کرده و وظیفش بوده مثل اینه که اون بگه ...

خوب دیگه مال منم میتونست باشه ولی نیست این خودش حمایته از نظر من چون اگه بود زحمت بود نه رحمت🥴🥴🥴

همیشه ابراز احساسات میکنه حتی تو جمع همش فکرش درگیره منه پیش همه سلطان صدا میزنه یا خوشگل من و اینا هرکی هم دلم بخواد بزنم میزنم دیشو میده. ...به کل خانوادش گفته ببینم کسی به زنم چیزی گفته دیگه تکلیفش و من روشن میکنم کلا به قول خواهرم نقطه ضعف شوهرم شدم خیلی شدید حساسه روان شناسم رفتیم گفت ترس از دست دادنت و شدیدا داره ....اخه هر چیزی حدی داره همسر من همایت هاش و دوست دارم ولی از حدش نگذره دیگه 😭😭یعنی تا خواهرم گفت خیوون عوضی رفت زدش بزور گرفتنش تو عصبانیت میگفت به زنم گفت حیوون عوضی حالا با چند تا فوش دیگه ..ولی کنترل نداره همه میترسن با من حرف بزنن با جاریم حرف میزدم محل نداد شوهرم بهش فوش داد بدترکیب چی تو خودت دیدی واس زنه من قیافه میای از خجالت اااب شدم مرد تا بهش گفتم گفت تغصیر توی گوزش میبری بالا

گلم اینکه پول داده بخودت برسی حمایت نیس از نظر من چون خرج زنش کرده و وظیفش بوده مثل اینه که اون بگه ...

خیلی از مردا همین هارو هم ندارن زن و آدم حساب نمیکنن و بهش نمیرسن،این کارای شوهرم حمایت حساب میشه دیگه

یه بار رفته بودم خرید شوهرمم بود، فروشنده با لحن تندی با من صحبت کرد شوهرمم پرید بهش گفت حق ندادی ب ...

خوب دفاع کرده دستش درد نکنه شوهر من جلوی خواهرش یبار ضایعم کرد انقد بد....من پسرخواهرشوهرمو خیلی دوست داشتم اومدم بغلش کنم دستش تو بغلم ی صدایی داد و بچش دیگه دستشو تکون نداد و همه فکر کردن دستش شکسته انقد استرس گرفتم بعد هی میگفتم ببخشید بخدا من میخاستم اروم بغلش کنم دستش یهو اومد زیر بغلم ....حالا دستشم چیزی نشده بودااا فرداش گفتن خوب شد دستش حتی در هم نیومده بود منه بدیخت فکر کردم شکسته بعد همونجا ک استرس داشتم شوهرم پرید بهم ک حالا نمیخاد این کارا رو کنی و وحشی بازی دراوردی حالام ...بعد همونجا خشکم زد فرداش ک دستش خوب شده بود انقد گریه کردم چون شوهرم میدونست من چقد اون بچه رو دوست داشتم و یهویی شد اومدم بغلش کنم فقط.....

همیشه همراهم و همدل ه باهام

تو تمام تصمیم گیری هام حتی اگه موافق نبوده همراهی کرده


بزرگترین شکوه ما در هرگز نیفتادن نیست، بلکه در برخاستن پس از هر بار سقوط است.
خوب دفاع کرده دستش درد نکنه شوهر من جلوی خواهرش یبار ضایعم کرد انقد بد....من پسرخواهرشوهرمو خیلی دوس ...

جونت سلامت عیب نداره

بچست دیگه

اتفاقا مشابه همین موردو مجردیام داشتم داداش منم سرم داد زد دقیقا

فکر کنم از استرس بچه داد میزنن مردا مثل ما آروم نیستن

متاهل💍   نَ همتا جون هستم و نَ ۲۲ سالمه😁   این کاربری سابق یکی از دوستانم بوده که به من واگذار شده (از سال ۱۴۰۲)😇   یه بیوگرافی کوشولو از خودم یک عدد دختر مهربون☺ منطقی📚  پرانرژی😍💪 چشم درشت و قهوه ای ابرو کمون ماه پیشونی قد بلند🙃 اینجانب دارای یک عدد همسر میباشد🫦🫀درخواست از جانب هر مذکری ممنوع🤡 رسالت من باشگاه رفتنه😎  سعی من بر اینه که لبخند از رو لبم کنار نره چون معتقدم لبخند من نه تنها به خودم، به اطرافیان هم انگیزه و نشاط میده❤ویکتور هوگو رو خیلی دوست دارم بخاطر جمله های نابش مثلا اونجا که میگه: به عقیده من هیچکس عاقل نیست مگر زنو شوهری که یکدیگرو به حد پرستش دوست بدارند🥺 اما من فراتر از پرستش که مرگ باشه، دوستت دارم...❤️🫠

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792