دنیای بی مادر خیلی سرد و بی روحه

اصلا نمیدونم عمه هام چه شکلی هستن بقران نمیشناسمشون اصلا

قربونت دیگه سرنوشته چی میشه گفت یکی تو نازو نعمت یکی هم.... بازم باید گفت شکر

تنها نیستی جونم منم اگه سال به سال عید زنگ نزنم کسی نمیگه مرده یا زنده ایی همشون چه فامیل پدری چه مادری چسبیدن به زندگیای خودشون انگار میترسن یبار زنگ بزنی بگی فلان کمک رو بهم میکنین کارم لنگه!!!

منکه بزرگتری ازشون ندیدم اصلا

دیگه نمیدونم فقط میدونم من یکی زندگیم زیر و رو شد تنها شدم بی کس شدم بدبختی زندگی افتاد رو دوشم

خیلیییی دنیای بدی شده حتی تو عروسیاشون ما رو دعوت نمیکنن تو مهمونیاشون تو دورهمیاشون هییییی خدا انگاری ما جذام داریم

دقیقااااا

چی بگم دل خودم پر از درده شبی نیست با گریه نخابم

من مگه یتیم بزرگ نشدم مگه یتیم نیستم انقد ظلم دیدم انقد سرم کلاه گذاشتن انقد خوردم کردن انقد کتکم زدن بخوام بگم کتاب میشه همونایی که ظلم کردن سورو مورو گنده دارن زندگی میکنن غرق در شادی هستن من بارها شده با قرص اعصاب خوابیدم از ریخت قیافه افتادم بی انگیزه شدم فقط نفرینشون میکنم

درکت میکنم از ته دلم از خدا میخوام بهت ارامش بده تو هم منو دعا کن اگه تونستی ممنونم

خدا پدر و مادر هردوتاتون رو رحمت کنه و امیدوارم بار غمتون با گذشت زمان کمتر بشه بی شک بزرگترین آرزوی هر پدر و مادری شادی بچه هاشون هست

عزیزم منم دیروز رفتم تشییع جنازه مامان یکی از دوستام باباش هم تو کماس دختره فقط ۱۸ سالشه تمام مدت بیهوش گریه میکرد خیلییی غم بزرگیه برای همین همیشه دعا میکنم خودم زودتر از پدر و مادرم برم❤️

اصلا عمه ها یا عموها یا کل فامیل هیچوقت سمت ما نیومدن من اصلا عمه هام ببینم بقران نمیشناسم مگه از روی چهره عموهام هم کثافت تر از عمه هام تازه سر قبر پدرم میرفتم بچه بودم اینا منو میدیدن فحش میدادن من بچه بودم نمیفهمیدم چرا انقد بدشون میاد از من خیلی از فامیلا ضربه خوردم از غریبه هام ضربه خوردم ببین من بچه بودم تا چند وقت قبل داییام منو میزدن حالم از همشون بهم میخوره خالم به شوهرش اشاره میکرد مثلا شوهرخالم بچشو ناز میکرد یا باهاش شوخی بازی میکرد خالم اشاره میکرد این الان چشمت میزنه بابا نداره من بچه بودم اصلا نمیفهمیدم چشم زدن چیه از بچگی همه بدشون ازم میومد

چرا هردوتاشون تو کما هستن مادرش چرا فوت کرده