دخترم دیشب تنش یخ بود از سر عرق می کرد، تا صبح نا اروم بود تو خواب
صبح بیدار شد گفت موز می خوام
منم دوتا موز کوچیک ایرانی دادمش، یهو افتاد به استفراغ
بار دوم که استفراغ کرد گرفت به گلوش منم ترسیدم شوهرم گفت بدو اب بیار
رفتم تو اشپزخونه هوهولکی اب بیارم، ماگ اب دستم بود نفهمیدم چی شد کف سرامیکی اشپزخونه سر خوردم و با صورت خوردم زمین، سمت چپ صورتم اومد رو ماگ
لب بالام کامل جر خورد😑
خون فواره میزد، از اون طرفم دخترم بالا میاورد
سریع پوشیدیم رفتیم بیمارستان با همون لب و صورت پاره اول رفتیم دنبال کار دخترم، براش امپول ضد تهوع زدن
لب منم چهارتا بخیه خورد، میترسم ردش بمونه، خیلی زشته🤦🏻♀️😑😭
بچمم هنوز بی حاله
یهو این همه بلا ریخت سرمون😭😭😭😭