2777
2789
عنوان

ترووخدا خانمایی که نامزدید

232 بازدید | 22 پست

یا خاستکار میاد قبلش بگین با مادر شوهر زندگی نمیکنید به هیچ عنواااان حتی خونرو زدن به نام تون اصلا بهترین مادر شوهر دنیا هم باشه بگین نهههه همین گوش نکردن از همین حالا طلاق بگیرید که در اینده به طلاق فکر نکنید ...من شوهرم در حد توانش پشتم و میگیره همه امکاناتم بالا گذاشته نریم طبقه پایین به حرف مادرشم نیست ولی کلاااااا مادر شوهرم خیلی عیب داره نمیشه که بری پیر زن و بزنی یا فوشش بدی با احترام جواب میدی از نفهمیش کم نمیشه که هیچ بیشترم میشه بی احترامی و تیکه میندازی نفرین میکنه و بی ابرویی خسته شدیم پولیم نداریم ازین جا بریم شوهرمم قصد و قرض زیاد داره مستاجری هم یه سال رفتم صاحب خونه هم کلید داشت حیوون راست اومد تو خونه منم باردار زهرم ترکید شوهرم خونرو جمع کرد یارورم زد اوردمون طبقه بالای خونه مامانش 😭😭😭الانم تا میگم مستاجری میگه همون جام یارو رو نکشتم حس میکنم بی غیرتم توقع داری دوباره اتفاق بیفته 

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

والله ما اینهمه مستاجر بودیم خودمون قفل رو عوض میکردیم موقع اتمام قرارداد باز میکردیم قفل خودشو می‌زدیم .

یکبار هم به مورد مشکل دار برنخوردیم .

برید جای دیگه اینکارو‌کنید 

بهتره یکم با شرابط کنار بیای خب تو این گرونی و بدبختی کجا میخوای بری این همه کرایه بدی همونو بذارین ...

😅😅چرا داره من و میکشه ساعت ۷ که تااازه خوابم برد زنگ زده برو برادرشوهر بیست سالت وبیدار کن بره جایی کار داره ..من برا خودم به زور پامیشم عقلش نمیکشه به اون زنگ بزنه بگه پاشو خسته کوفته زنگ زدم میگم پاشو برو گمشو دیگه گوشیتو بزار رو زنگ مامان کلم و خورد مبگه به خدا نیم ساعت پیش من و بیدار کرد گفتم بیدارم الان باز به تو زنگ میزنه 

اصلا پایین نرو اگرم رفتی حتما با شوهرت و زمان کوتاهاگر هم اونا میان بالا و اذیتت میکنن درو باز نکنبع ...

پایین همیشه با شوهرم میرم ولی گاهی هم اتفاق افتاده شوهرم رفته جایی نتونسته .....بالا که جرعت نمیکنن بیان شوهرم قانون گذاشته هر وقت خودمون دوست داشتیم میگیم بیایین اونام حرف نباید بزنن ...شوهرم نباشه بدون پدر شوهر اصلا پایین نمیرم 

مادرشوهرت هرچی گفت تو بگو تو راست میگی حق باشماست ول کن حوصله داری رفت و امد نکن


خیال میکنید نمیشه .ما کنار خونه مادر شوهرمیم‌.بریم بیرون میگه نگران شدم کجا بودید .گوششم نمیشنوه تا حالیش کنیم کلی انرژیمون رفته .غذا بپزم باید یا ببرم اونجا یا بگم اونو پسرش بیان .طفلک چیزی نمیگه ولی انتظار داره .منم سختمه هر روز برم بگم چی بپزیم .گاهی خودش میپزه الا و بلا بیایید .

به چی پوشیدی و چی نپوشیدی منم مثلا مادرانه نظر میده گاهی هم تمسخر می‌کنه .دیگه خوبش اینه .خیلیم حساب می‌بره از شوهرم.

مادرشوهرت هرچی گفت تو بگو تو راست میگی حق باشماست ول کن حوصله داری رفت و امد نکن

وااااای جرعت داریم بگیم حق با تویه تو راست میگی انقدرررر بد میشه که دیگه قششششنگ میشه خود شمر 

خیال میکنید نمیشه .ما کنار خونه مادر شوهرمیم‌.بریم بیرون میگه نگران شدم کجا بودید .گوششم نمیشنوه تا ...

حقیقت شوهرم نه مادر داره نه پدر هردو شونو زمانی که سنش کم بود از دست داده 

مادرشو تو ۱۰سالگی پدرشوهم تو ۱۷سالگی 

بخاطر همین نمیتونم درک کنم دخالتای مادرشوهرارو😊

😅😅چرا داره من و میکشه ساعت ۷ که تااازه خوابم برد زنگ زده برو برادرشوهر بیست سالت وبیدار کن بره جای ...



پس خیلیم پیر نیست که پسر ۲۰ ساله داره نهایت ۶۰ سالشه .مادر شوهر من ۸۰ و خورده ای سالشه دیگه درک و فهمش هم کم شده ،شنواییشم .

مادر شوهرت پیر بشه بدترم میشه .

والله این پیرها که تو تلویزیون نشون میدن واقعی نیست .😅

من خودم عاشق پیرها بودم و هستم ولی زندگی کنارشون خیلی سخته

حقیقت شوهرم نه مادر داره نه پدر هردو شونو زمانی که سنش کم بود از دست داده مادرشو تو ۱۰سالگی پدرشوهم ...

خدا رحمتشون کنه .اره واقعا .در کل با مادر خود آدمم نمیشه یکجا زندگی کرد چه برسه مادر شوهر.

خیال میکنید نمیشه .ما کنار خونه مادر شوهرمیم‌.بریم بیرون میگه نگران شدم کجا بودید .گوششم نمیشنوه تا ...

تو بیا ببین این چیکار با من میکنه 🥲🤣🤣🤣شوهر همسایه دوبار دم در خونش من و دیده بعد ماشینش و دم در خونمون گفت بزارم گفتم بله اختیار دارید زنشم بود باهاش گذاشت و رفتن خونه منم اومدم خونه مادر شوهرم رفته در خونش و در زده بیا لگنت و بر دار از دم در ما اونم گفته خانم چته چیه اینم فوش داده اونم گفته برو بابا جای مادرمی وگرنه میزدم تودهنت دعواشون شده بود همسابه بعد یکساعت زنگ زد تعریف کرد میگه شوهرم وقتی فهمید تو با این زندگی میکنی دلش کبااب شد میگه بدبخت بیچاره چجور تحمل میکنه گفتم به شوهرت بگو ۱۵ ساله مبشینم شوهرش هم از پشت تلفن گفت داره دروغ مبگه ابن و یه ساعت نمیشه تحمل کرد 😅🤣🤣

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792