من و شوهرم آدمای واقعا سحرخیزی نیستیم شاید مثلا صبحا ۱۰ یا فوقش ۱۱ پاشیم از خواب اونم بیشتر واسه دیرخوابیدنای شبه ک قصدمون اینه ک درستش کنیم
الانم این مریضی جدیدو گرفتیمو قشنگ داریم میمیریم اما صبح پاشیدیم با مامانم رفتیم خیابون کاراشو بکنه خودمونم دوسه تا کار داشتیم
بعد پدرمادرم هررروقت زنگ میزنن حرفشون اینه ک
چرا خوابی؟؟؟وقت خوابه؟؟؟چرا پانمیشی مردم دارن میخورن؟؟؟فقط بلدید بخوابید؟؟؟ادم باید انقد نخوابه😑😑😑
باورکنید اغراق میکنن ولی خودشون سنشون بالاعه فک میکنن ماهم مث اونا باید پاشیم
دیگه دیوونم کردن امروز نمیگن ما مریضیم شاید بخوایم استراحتی بکنیم دوتا زنگ زدن کار داشتن دوتا باز همین حرفو زدن منم گوشیو رو مامانم قطع کردم!!!!
مجردم ک بودم بهترین دختر بودم بخدا بهتررررین بودم همین مادر منو دیوونه کرده بود با غر غر و مقایسه