ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.
قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.
تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.
اگه تصمیم به دومی داری به نظرم الان وقت مناسبی هست هم بازی میشن من اینقد دست دست کردم البته الانم تر ...
اتفاقا فاصله زیاد هم خوبی خودشو داره الان شما دلتنگ نوزاد شدین و براتون جذابه بخصوص که اولی دیگه مستقل شده و حتی کوچیکه رو میتونه سرگرم کنه یا به مادر کمک کنهولی وقتی دو تا پشت هم باشن تحملشون سخته و کلافه کنندس
فقط شما که مثل خودم بودید من رو درک میکنید باید پیام شما رو بدم شوهرم بخونه که بهم نگه زنای مردم ۶ ت ...
فاصله اشون ۵ سال هست
قدیم تعداد بچه ها زیاد بود با هم سرگرم بودن و مراقب همدیگه هم بودن حتی درس ها رو بچه ها با همدیگه می خوندن و یاد می گرفتند و مدام آویزون مادر نبودن و حوصله اشون سر نمی رفت که نغ بزنند به جون مادر! مادر هم به کارهای خونه می رسید!
یه عده فقط می خوان ثابت کنند که از همه بدبخت تر هستن! اینها واقعا بدبختند.
بچه منم همینطور ،جیش رو نگه میداره میگه ندارم ،بعد میاد تو شلوارش میکنه
اصلا بدون پوشک نگهش نمیدارم. ریسک فرش شستن روقبول نکردم😄فعلا گفتم امادگی نداره دیگه. پوشکش رو دوست داره.
امروز بیشتر از دو ساعت براش نقاشی کشیدم. رنگ کردم که خانوم ذوق کنه😄😄
من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدانیا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "