خیلی دوسش دارم مامانم خواهرم میمیرم براشون
ولی دهنم لقه میرم خونه داداش ناتنیم ک مث دشمن هستن واسه ما( بابام قبلا ی زن دیگ داشته )زن داداشم هی میشینه میگ خواهرت فلانه خراب با پسره منم میگم اره اون شب ساعت۳ شب رفته بیرون اصن هیشکی براش مهم نی همه غلطی میکنه🙂ی بار کلی خواهرمو کتک زدن دایی و داداش ناتنی بخاطر حرفای من😭خیلی حالم بده نمیتونم جلو زبون و دهنمو بگیرم چیکار کنم😭اونا هم منو شناختن میگن این هرچی بشه میاد بهمون میگ😭حتی جلوم گفت همش تقصیر مامانته ک مامانت خرابه ک دخترش با پسره منم گفتم اره ب مامانم میگم نزار خواهرم بره بیرون گوش نمیده💔برا اینکه خودمو خوب کنم همه رو بد میکنم چیکارکنم کاش جلو دهنمو میتونستم بگیرم😭😭😭خسته شدم دیشب خواهرم دست و پاش میلرزید از ترس در خونمون در میزدن داداشام بودن میخاستن بیان بزننش چون من گفته بودم با پسر دوسته😭نزدیکب ود تشنج کنه 💔💔💔زن داداشام هم فتنه هستن بدتر
کاش درست شم