جان مادر من نمیدونم دختری یا پسر اصلا نمیدونم چندماهته ولی خیلی دوستت دارم و برای اومدنت چشم انتظاری میکنم همین دو سه روز خیلی بهت وابسته شدم
دیشب به بابایی گفتم که داری میای و چقدر خوشحال شد فکر میکردم از بودنت راضی نیست نه اینکه دوستت نداشته باشع بخاطر شرایط بدی که هست دوست نداشت بیای و نتونیم از پس خواسته هات بر بیایم بابایی تو بچه گی سختی کشید نمیخواست تو حسرت بع دل چیزی بمونی میخواست همه چی برات فراهم باشه
حالا که اومدی خوش اومدی عشق مادر خداکنه بهترین پدر و مادر برات باشیم و هیچوقت حسرت نخوری هرچی خواستی داشته باشی
من دختر خیلی دوستت دارم ولی واقعا جنسیتت برام فرقی نداره پسر هم باشی برات میمیرم ولی بابا مهدی دختر دوست دارع
نمیدونم خدا مارو لایق دختر داشتن میدونه یا نه ولی ازش میخوام که بابا مهدی رو به آرزوش برسونه