والا آدمیزاد اونقدر پوست کلفته سختی هایادش میره
بعداز ده سال باردار شدم اولش به کیفی میکردم الان همش ناله میکنم،
با دل درد و کمردرد شدید بیدارشدم،گریه م میگرفت
روم به دیوار عوق هم زدم،فقط میگفتم مامان جان مردم،بااینکه خیلی پوست کلفتم
همشم حالت تهوع دارم،درس بچه ها مجازیه معلمش پیام داده چرا چیزی نمیفرستین ازین طرف پسرم به من وابسته بود نمیتونم کنارش باشم بچم آب شده خیلی لاغرشده،تازه شوهرم هرشب و روز دعوا چرا نمیتونی خونه رو دسته گل کنی تا مامانش اینارو دعوت کنه
منم اینجا غریبم هیچ کیو ندارم،هنوز به هیچکس نگفتم