اینم متن من برای هشتمین سالگرد ازدواجمون!
چند روز دیگه است:
امشب هشتمین سالیه که اسم من و تو کنارِ هم معنا پیدا کرده.
هشت سالی که شاید پر از فراز و نشیب بود، اما تهش همیشه یه چیز ثابت موند: “ما”.
میدونی؟ هنوزم هر وقت بهت فکر میکنم، دلم همونجوری میلرزه که روز اول لرزید.
فقط فرقش اینه که حالا عشقم بهت، پختهتر شده، عمیقتر… مثل درختی که ریشههاش هر سال محکمتر میشن.
روزای سخت داشتیم، خستگی، دلخوری، اشک…
ولی هیچکدوم نتونست ما رو از هم جدا کنه، چون همیشه یاد گرفتیم کنار هم دوباره بلند شیم.
بارها از نو شروع کردیم، پاک کردیم و نوشتیم، تا دفترِ زندگیمون قشنگتر بشه 🌸
تو برای من فقط یه همسر نیستی…
آرامشِ خونهای، پناهِ خستگیهام، دلیل لبخندِ روزای بیحوصلگیم.
هر روز که میگذره، بیشتر میفهمم که “عشق”، یعنی همین بودنِ سادهات، همین نگاهِ آرومی که همهی طوفانهامو خاموش میکنه.
هشت سال گذشت، و هنوز دلم میخواد هر روز بگم:
خوشحالم که تو هستی…
که هنوز وقتی نگات میکنم، یه دختری توی دلم ذوق میکنه و آروم میگه: “دیدی هنوزم عاشقشم؟”