2777
2789
عنوان

عروس های بد

2171 بازدید | 98 پست

نصف شبی یاد یه چیزی افتادم اعصابم بهم ریخت ...تعریف میکنم شماهم بگین تجربه مشابه داشتین یانه...


یکی از عروسای خانواده ما (نسبت اصلی و نمیگم ک شناسایی نشم).... چند سال پیش ک بچم ب دنیا اومد (بچه اول) این خانواده اومدن و یه مبلغی و ب عنوان هدیه بهم دادن و خیییلی هم ازشون تشکر کردیم ... ب فاصله کمتر از یکسال اونا برای چندمین بار پدر و مادر شدن .... منم ی مبلغ قابل توجهی و گذاشتم رو همین مبلغ پول خودشون و ب عنوان هدیه بچشون بردم 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

آقا اون لحظه نبودن 

من هدیه رو ب خانوم خونه دادم و......

حدود چندین ماه گذشت..اقا که نسبت نزدیکی با من داره خیلی سرسنگین رفتار میکرد بااینکه خیلی باهم صمیمی بودیم..ناگفته نماند ک عروس خانومم دوست خودم بود در دوران مدرسه...

من ی شهر دور زندگی میکنم بعد چندین ماه که رفتم و همه فامیل ی جا جمع شده بودن ...

وسط حرفای معمولی روزمره ..اقا شروع کرد ب تیکه انداختن ک من کل زندگیم درحال خوبی بودم و....

من واسه همه صدمو گذاشتم ..من برای فامیل فلان کردم و.....خلاصه هرچقدر میتونست از خودش تعریف کرد..

بعد هرکی ی حرفی زد و منم گفتم کسی منکر خوبی شما نیست عزیزم ..همه هم در حد توان جبران میکنن

یهو وسط جمع گفتن ...تو یکی ک کلا ساکت هیچی نگو بخاطر تو من چه کارای ک نکردم ...همیشه برام عزیز بودی ولی ن عزیزتر از بچه هام...

چطوری خجالت نکشیدی جبران ک هیچی یه هدیه کوچیک برای بچم میگرفتی..

بالحن خیلی بد

یهو وسط جمع گفتن ...تو یکی ک کلا ساکت هیچی نگو بخاطر تو من چه کارای ک نکردم ...همیشه برام عزیز بودی ...

من اصلا نمیفهمیدم موضوع چیه ..خیلی بهم برخورد تو جمع همه به من نگاه کردن...

گفتم اولا دوما خوبی نکن تا وقتی یاد بگیری توقع جبران نداشته باشی..سوما من دوبرابر هدیت و پس اوردم و همون اوایل تقدیم کردم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792