نمیدونم چرا سوالم با چهل سال سن و سه تا بچه مسخره هشت اما حسادت دارم من خونه خوب دارم ماشین خوب اما همش فکر میکنم اون جا منو گرفته چیز مسخره و بیخود حالا گور سیا مگه صندلی شاهنشاه ولی من با حسادتم چکنم لعنت به حسود چکنم که قوی باشم و دارای اعتماد به نفس
عزیزم کسی نگرفته من حسودم یعنی اصلا جای خاصی نبوده ولی من چون مادرشوهر و جاریم همش باهمن حس بدی دارم ازشون من نمیخام صمیمی بشم با مادر همسرم چون سطح فرهنگی مون متفاوته اما با این حسودی چکنم