من اینو مدام تو اینستا حرز امام جواد رو میدیدم تا اینکه مطمئن شدم انگار یه چیزی داره منو دعوت میکنه که حرز رو داشته باشم یه روز اتفاقی باهمسرم رفتم یه مغازه جلو چشمم حرز رو دیدم گفتم چقدره گفت اتفاقا تازه رسیده برام منم دوتا خریدم برلی خودم و شوهرم دو ساعت نکشیده یکی از همکارای شوهرم زنگ زد که به گوشم رسیده تو پشت سر من حرف زدی و این حرفا و بعد پی شو گرفتیم فهمیدیم یکی از رفیقاش که من همش میفتم ادم درستی نیست سر منشا حرفه و فرداش نوبت من رسید من تو خونه تدریس خصوصی انجام میدادم یهد سر یه داستانی متوجه شدم که یکی ار خانومایی که میاد داره منو تخریب میکنه و پشت سرم تهمتایی میزنه منم تصمیم گرفتم کل کلاسامو کنسل کنم چون شاگردام از یه محله هستن که همه با هم در ارتباطن و من عاشق این شغلم بودم ولی ازش گذشتم چند شب قبلشم خواب دیده بودم همون خانم دو تا از ظرفای گرونمو شکسته بوده و چسبش کرده بود من نفهمم اما من متوجه شدم و اون چسب هم برای ظرف ضعیف بود و مدام داشتم حرص میخوردم که من اینو دوست داشتم و همینطور خواب دیرم توی جمع چندتا زن هستم من قهقهه میزنم اونا هم با قهقه های من میخندن بعد من اونا رو رها کردم رفتم پیش شوهرم و خیلب ناراحت بودم که انقدر قهقه زدم
خلاصه مطمئنم این اتفاق بعد از خرید حرز افتاده نظر شما چیه یعنی ما اتفاقات بد برامون داره رخ میده یا خوب تعبیرش کنم به اینکه دست ادمای شرور رو شده و پاشون از زندگیمون قطع شده؟
تجربه و نظرتون در مورد حرز چیه؟
اینم بگم من خودم جوری هستم که انگار زکی ازم محافظت میکنه حتی اگه هیچ کاری نکنم
