بچه ها من مامانم همیشه میزنه تو ذوقم
چند وقت پیش خودم رفته بودم بیرون یه لباس برای خودم خریده بودم بعد خیلیییی دوستش داشتم این چند روز گذاشته بودمش جلو چشمم هی نگاش میکردم شوق میکردم بعد مامانم اومد دیدش دست زد به پارچه اش قیافش کج و کوله کرد که این جنس پارچه اش خوب نیست از اون موقع از لباسه بدم میاد مچاله اش کردم انداختمش ته کمد با اینکه میدونم الکی میگه میدونم جنس پارچه اش خوبه میخواد بزنه تو ذوق من فقط
دیشب رفتم از رستوران غذا گرفتم دید نمیتونه ایرادی بگیره گفت برنجش چرا کمه.....ظرف هم ن ظرفی بود که همه ی رستورانا میدن یه پرس برنج کامل
الکی یه حرفی زد که غذا رو بهم زهر کنه نتونستم کامل غذامو بخورم حتی
خیلی اذیت میشم خیلی یکی دو تا نیست هر روز همینه