2777
2789
عنوان

کسی دیدین مثه مادربزرگم باشه

303 بازدید | 22 پست

قبل مرگش یه چیزی گف ک هنوز یادم میاد مو به تنم سیخ میشه😥

خدا بیامرزش چن سال پیش رف رحمت خدا بعد یبار گفته بود ک یکی همراهشه زن هم هست نمیدونم حرفش چی بود کمکش میکنه یا اینکه همیشه کنارشه 😣

بعد مادربزرگم علم داشت مامانم میگه این جنه بدنش مسکون بود

چقدر مادر بزرگم آدم خوبی بود

کسی بود تو خوانوادتون همچنین حرفی بزنه

چطور میتونن جن ببینن و نترسن! من خیلی ترسوام

خدایا .. شکرت

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

ماه‌های آخر مادربزرگم همین میگفت که یه نفر هست و روزهای آخر مادرش میدید

(آقایون لطفا شعور داشته باشید درخواست دوستی ندید🚫)     با خیلیا بخند ولی به هیچکدوم اعتماد نکن! 🍃      من حسابم ز همه مردم این شهر  جداست  / من امیدم به خدا بعد خدا  هم به خداست ❤️

یکی بود ازاین عجیب تربود داستانش تو یه کلبه تو جنگل زندگی میگرد پدر زندایی همسرم ولی نمیتونم تعریف کنم حتی با تعریفش میترسم😂

دختر باید حیاداشته باشه پرده رو پنجره اتاق منم داره😉❌️مفهموم امضام از درک خیلیا خارجه مخصوصا اینجا پس اگه درکش نکردی نیاز نیست اظهار نظر کنی اره دقیقا باخودتم ک هیچی نفهمیدی ومیخوای💩خوری کنی😉❌️

خدا رحمتش کنه

مادر بزرگ منم دو سه روز قبل مرگش همش میگفت ۳ تا زن اومدن دارن منو میبرن نذارین ببرن

جایی که خاکش کردن ۳ تا زن کنارش خاک شده

نمیدونم ربطی داره یا نه مامانم میگه روح اون ۳ تا بوده

بنفشه🍃

عزیز افغانیم مامانم تعریف میکرد تو افغانستان جن زیاده خلاصه اش اینه که بابابزرگمم اینجوری بود ی بار مامانم گفته بود بابابزرگم گاهی باهاشون حرف می‌زد 

منم مث تو ببینمشون سکته رو میزنم 

خدا رحمتش کنهمادر بزرگ منم دو سه روز قبل مرگش همش میگفت ۳ تا زن اومدن دارن منو میبرن نذارین ببرنجایی ...

وای .. خدا رحمتش کنه

ن اونا نیستن اینی ک گفت فرشته های مرگشن 

خدایا .. شکرت

جن نیست عزیزم 

بعضیا میگن چشم باطنشون باز میشه بقیه ارواح و فرشته مرگ رو میبینن

بعضی پزشکان هم اعتقاد دارن چون علائم حیاتی کاهش پیدا می‌کنه بدن دچار مشکل میشه و فرد دچار هذیان گو و توهم میشه و این طبیعیه

مادربزرگام یکیشون درحالیکه کاملا سالم بود اما به شدت ضعیف فوت کرد و لحظه قبل مرگش چیز خاصی نگفت اما لبخند زد و صدامون کرد بعد راحت جون داد

مادربزرگ دیگم بله اواخر عمرش بیمارستان بود و حرفهای این مدلی میزذ

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792