وای دقیقا.
خواهرشوهر من تیکه مینداخت ،که چرا من خونه مادرش نمیرم.
منم بهش گفتم مگه خودت چقدر خونه مادرشوهرت میری که از من توقع داری هر هفته اینجا باشم؟
عقل ندارن برا چي ادم بايد ب عروس بگه بيا خونمون اونم ناز كنه
نمیتونم کلا نمیتونم نازاحتیمو هم بگم برای یه گلدوزی آوردن توش پر از دعا و طلسم و..... بود چند ماه زندگیم جهنم بود تا اینکه کاملا اتفاقی گلدوزی و رد کردم رفت گلدوزی داشت خراب میشد دادمش به دوستم بعد دوستم زنگ زد که من خاکش و میخواستم عوض کنم توش کلی دعا اینا هست منم دلم سیاه شد
واقعا من موندم چقدر آدمای این سایت میتونن نسبت به همدیگه حسادت داشته باشن من زن داداشم طوری دو روزی یه مرتبه میاد خونمون با هم خوبیم که حد نداره اینجا نمیدونم چشونه یکی میگه من خواهر شوهرمو آدم حساب نمیکنم یکی دیگه میگه فقط خواهرای شوهرمه این کارا چیه؟ حسادتتونو کنار بذارین و با همدیگه خوب باشین هیچ چیزی جز خوبی باقی نمیمونه ، ۲۰۰ سال دیگه هیچکدوم از ماها حتی استخونامونم نمونده
شوهرم از همین مسئله ناراحت شد تا فهمیدن بعد دوتا دختر پسره سومی با خوشحالی جلو دخترام گفتن خداروشکر که داداش یه وارثذگیرش اومد اون تایم انگار به سینه شوهرم خنجرزدن ودیگه شناختشون آخه شوهرم عاشق دختراست وکلا ریختن به هم وشوهرم الان یکسال ونیمه با کل خانوادش دیگه قطع رابطه کرد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
29 ثانیه پیش
30 ثانیه پیش
30 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
