2777
2789

و باردار شده باشه؟

اینکه میگن اسپرم فقط ۵. ۶ روز زنده میمونه چیه پس

واقعا سردرگمم لطفا کمکم کنین براتون صلوات میفرستم ۴ روز قبل تخمکگذاری اقدام کردم آیا ممکنه باردار بشم

تا وقتی با ادبم که خودت احترامتو نگه داری بعدش هر چی شنیدی از خودت بدون 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.


یک روز بعد اتمام؟ 

بهترین اتفاق زندگیم سال 1402 اتفاق افتاد ولی سال 1402 بدترین سال زندگیم بود ،درواقع بهترین اتفاق زندگیم در بدترین سال عمرم اتفاق افتاد و در واقع حتی بهترین اتفاق هم نتونست بدترین سال رو به بهترین سال یا حتی یه سال معمولی تبدیل کنه/ من ناراحت نیستم، نمیخوام هم برگردم به اون روزا، متنفر هم نیستم، فقط حسرت میخورم کسی هست بفهمه چی میگم؟/خاطرات عجیبند./ تفاوت غم در کودکی و بزرگسالی، مزمن شدنش است/

امکانش که بله هست. چون شما ممکنه دقیقا تو همون روز تخمک گذاری نداشته باشی . یکی دو روز این ور و اون ...

از کیت استفاده گردم و نشون داد تخمکگذاریم ۲۸ ام هست علائم هم خیلی داشتم

۲۴ هم رابطه داشتیم 

حالا چی میشه

استرس دارم 

این ایام هم ماه در محاقه میگن احتمال سقط هست وگرنه بازم اقدام میکردم

تا وقتی با ادبم که خودت احترامتو نگه داری بعدش هر چی شنیدی از خودت بدون 

اره


امکانش که هست همیشه

ولی خب روز تخمک گذاری نبوده

بهترین اتفاق زندگیم سال 1402 اتفاق افتاد ولی سال 1402 بدترین سال زندگیم بود ،درواقع بهترین اتفاق زندگیم در بدترین سال عمرم اتفاق افتاد و در واقع حتی بهترین اتفاق هم نتونست بدترین سال رو به بهترین سال یا حتی یه سال معمولی تبدیل کنه/ من ناراحت نیستم، نمیخوام هم برگردم به اون روزا، متنفر هم نیستم، فقط حسرت میخورم کسی هست بفهمه چی میگم؟/خاطرات عجیبند./ تفاوت غم در کودکی و بزرگسالی، مزمن شدنش است/

بله صدرصد یک روز بعد تا ده روز بعد صدرصد میگیره

جدی؟؟؟ چرا اخه تایم تخمک نیست که

من سه روز بعد و ۷ روز بعد و ۱۱ روز بعد اقدام کردم  و فهمیدم ۱۶ روز بعدش تخمکگذاریم بوده حالا نمیدونم باردار میشم یا نه

تا وقتی با ادبم که خودت احترامتو نگه داری بعدش هر چی شنیدی از خودت بدون 

امکان داره

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792