دو سه روزه شوهرم خیییلی دیر میاد خونه بهش گفتم چرااا برگشت گف رفیقم ینی همکارم رفته دوسه روزه پیش خانومش که تازه عقد کردن شهر دیگه. من جاش واستادم زود میاد. بعد دیروز خانوم همون همکارش بهم زنگ زد و تشکر که ممنون شوهرت جای رضا واستاده اخه براش کار پیش اومده خواهرش تولد داشته واسه بچش رضا رفته کمک خواهرش😏
منم چیزی نگفتم ولی دهنم باز موند که چجوری این بدبختو پیچوندن. شب به شوهرم تعریف کردم گفتم زود باش راستشو بگو قضیه چیه. گف تولد دوس دخترش بوده باهم رفتن شمال🙄😑
گفتم این مگه تازه زنشو عقد نکرده دیگه این کارا چیه ؟؟تو خجالت نمیکشی براش واستادی که بره خیانت کنه یهو شوهرم حق به جانب گف اون دختر چن ساله باهاشه نمیتونه بخاطر زنی که تازه چن ماهه عقد کرده اونو یهو بگه بروو .باید کم کم ولش کنه گناه داره .منم گفتم اگه اون مهم تره چرا نرف عقدش کنه ؟؟ چرا یکی دیگه رو بدبخت کرده ؟؟ الان وظیفشه زنشو ببر تفریح نه دوس دخترشو. هرچند شوهر خودمم خیانت کاره و حقو به رفیقش میداد. خلاصه که ازدواج نکنین. بخدا زنو فقط برای ویترین میخوان و حمالی و کلفتی و بچه داری. عشق و حالشون با پلنگاس ..