روزایی که من قراره ببرمش مهد انقدر تو پروسه اماده شدن اذیت میکنه و بد قلقی میکنه بعضی روزا فقط میرم تو اتاق خودمون چند دقیقه از دستش تنها میشینم که دعواش نکنم ولی روزایی که قراره با پدرش بره با بازی و شعر خوندن پامیشه میره 🥲😂
شاید بگین خب توام بخون براش یا باهاش بازی کن باید بگم منم همه اون کار هارو میکنم میگه نه نخون تازه بیدار شدم عصبانی تر میشم از دستتت😐بهش چندین بار گفتم که چرا صبحایی که با هم بیدار میشیم و دوست نداری ؟میگه بابا بانمکه تو عصبانیم میکنی 😐😂