من این هفتمین بچمه که دنیا میاد ناخواسته بود و خودم نمیخواستم بخدا جلوگیری هم کردم ولی نمیدونم چطوری شد هر کاری برای سقط کردن انجام دادم ولی هنوز که هنوزه سالمه یه عالمه زعفرون خوردم ولی نشد باز هم رفتم سونوگرافی گفتن سالم تر از چیزی که فکر میکنی هست اصلا همه چیزو نرمال بود😭برا همین گفتم شاید خدا میخواد دنیا بیاد دیگه از فکر سقط کردن بیرون اومدم الان چهار ماهس شاید بگید چرا میخوای سقط کنی چون من تو وضع مالی خیلی بدی هستم خرج همینا رو هم بزور میدم خودم کار میکنم پسرم کار میکنه شوهرم از صبح تا شب کار میکنه ولی بازم فقط خرج نون شب میشه من شنیدم خیلیا بچه ندارن و بچه میخوان اگه یه خانوادهی پولدار که خیالمم از آینده بچم راحت باشه بچه میخواد بهم بگه و یه پولی هم برای زخم زندگیم بده که بتونم به بچههام برسم بچه هنوز چهارماهس تو بیمارستان بهش میدم بچه رو و اینکه من چندتا از بچههام چشم رنگی بودن شاید اینم چشم رنگی باشه اگه شرایطشو داشتید و بچه میخواستید بهم بگید شمارمو بدم زنگ بزنید درموردش حرف بزنیم
همه بدیختیا از همین بیپولی سرچشمه میگیره دیگه اگه تو خونه بحثه اگه سختی هست همش از بیپولیه مسائل د ...
خواستم بگم اگه فقط مشکلت مالیه نگهش دار گناه داره
خدا رو شکر که مشکل دیگه ای نداری ایشالا مشکل مالیتم حل میشه🌹🌸
باز باران با ترانه با گوهر های فراوان. می خورد بر بام خانه یادم آرد روز باران گردش یک روز دیرین خوب و شیرین توی جنگل های گیلان کودکی ده ساله بودم نرم و نازک چست و چابک با دو پای کودکانه می دویدم همچو آهو می پریدم از سر جو دور میگشتم ز خانه می شنیدم از پرنده از لب باد وزنده داستان های نهانی راز های زندگانی برق چون شمشیر بران پاره میکرد ابر ها را تندر دیوانه غران مشت میزد ابر ها را جنگل از باد گریزان چرخ ها میزد چو دریا دانه های گرد باران پهن میگشتند هرجا بس گوارا بود باران به چه زیبا بود باران می شنیدم اندر این گوهر فشانی رازهای جاودانی بشنو از من کودک من پیش چشم مرد فردا زندگانی خواه تیره خواه روشن هست زیبا هست زیبا هست زیبا