نصفه شبی داشتم با برادرم صحبت میکردم و یاد بچگیهاش افتاده بوذیم (( اون ۱۰ سال کوچکتره ازم ))
گفتم ۶/۷ ساله که بودی بابابرلت دوچرخه خریده بود یه روز که مشغول بازی بودی خورده بودی زمین سرایدار زنگ زد خونه بابام گوشی برداشت و اون بنده خدا با دستپاچگی میکفت توروخدا نکران نشیدا چیزی نشده ها بخدا طوری نیست پسرتون خورده زمین بی زحمت بیاین پایین منو مامان و خواهرم شیون میکردیم و دنبال مانتو میگشتیم بدویم بریم ببینیم بچه چی شده
بابام اولین جمله ای که پرسبد این بود : دوچرخه سالمه ؟؟؟؟؟ 🤣🤣🤣🤣🤣
دمش گرم بابام یه لیگ دیگه س کلا ♥️♥️♥️😄