من یه دختر ۹ساله دارم و به تازگی خدا بهمون دوقلو داده ۱ماه و نیمشونه ، مامانم غیر اون ده روزی که اومد خونمون بعداون برای کمک بهم هرروز ساعتای۳میاد تا ۸یا ۹شب هست برامون شام درست میکنه و مواظب بچه هاست به من میگه تو بخواب که شب بتونی برای بچه ها بیدار باشی. شوهرم مبگه هفته ای یه شب برو خونه مامانت بمون میگه من شبا بیدار میشم میبینم یکی رو پاته یکی بغلت خودتم چرت میزنی عذاب وجدان میگیرم بعدم میگه برو هم خودت استراحت میکنی هممن یه شب راحت میخوابم
با عرض معذرت چرت میگه ادم با دیدن زن و بچش کیف میکنه کاسه ای زیر نیم کاسشه
خخخخخ نه بابا چهکاسه ای ما با پدرشوهرم تو یه ساختمونیم چکار میتونه بکنه، بعداینکه منخودمم همینو بهش گفتمگفت دیوانه ای بخدا خب بگو مامانت هفته ای یه بار مامانتبیاد اینجا شب پیشت بمونه تو نرو